از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

دکل های بیکار

کلی درباره فواید طرح هدفمند کردن یارانه ها و تاثیرات مثبت اون در زندگی مردم نوشتم ولی دیدم خیلی تکراری و کلیشه ای شده

خدا رو شکر دوستان صدا و سیما از هر ده تا گزارششون یه دونش اختصاص داره به همین موضوع و اینکه دست دولت درد نکنه که ...

تصمیم گرفتم  این طور بنویسم:


یکی از مهمترین تاثیرات این طرح(هدفمند کردن یارانه ها) در حوزه برق و الکتریسیته به چشم می خورد. آنقدر صرفه جویی مردم در این حوزه زیاد بوده که حتی منجر به زمین لرزه در نقاط مختلف کشورمون شده



 

بفرمائید شام ایرانی

تصویربرداری برنامه "بفرمائید شام ایرانی" به کارگردانی بیژن بیرنگ شروع شده است

 

به گزارش مهر، این برنامه برای عرضه در شبکه نمایش خانگی ساخته می‌شود، خوانندگان موسیقی پاپ و سنتی، بازیگران سینما و ورزشکاران رشته‌های مختلف در این برنامه باهم رقابت می‌کنند 

 

روابط عمومی این برنامه ضمن رد هر گونه تشابه محتوایی با برنامه‌ای که از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شود اعلام کرده که برنامه "بفرمائید شام ایرانی" ضمن استفاده از ایده‌های جذاب و متفاوت مطابق با موازین شرعی و عرفی جامعه و با استفاده از آداب و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی تولید می‌شود 

 

هی وای من  

کی میخواد جای طغرل باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ 

خدا کنه بی مزه نسازنش که طعم اون یکی رو خراب میکنه

دلتنگی

دلم برای صدای زندگی که موقع بارون از ناودون خونه ها میومد تنگ شده


ناو دونی که الانه فقط تو محلات قدیمی تازه اونهم تک و توک به چشم میخورن


دوره بچگی که گاهی با همبازی ها یه لحظه میرفتیم زیر اون ناودون وای میستادیم تا کمی جسممون خیس بشه


الانه شدیدا دلم میخواد که روحم خیس بشه

خدایا ؛ کسی را که قسمت کس دیگریست، سر راهمان قرار نده

خدایا ؛ کسی را که قسمت کس دیگریست، سر راهمان قرار نده ، تا شبهای دلتنگیش برای ما باشد و روزهای خوشش برای دیگری ... ـ 

ازهمه جا(۳۰)

سه تا بهترین خوابیدن های دنیا: 1. خوابیدن رو پای مامان وقتی کلی خسته ای 2. خوابیدن رو شونه ی عشقت وقتی کلی تنهایی 3. خوابیدن با چشمای باز وقتی استاد داره درس میده

*************************** 

یارو با کامیون اومده تو محوطه بیمارستان بوق میزنه، حراست با بلندگو داد میزنه آقا اینجا بوق نزن! یارو دوتا بوق دیگه میزنه یعنی باشه!! بعد نیم ساعت برمیگرده میخواد بره بیرون، دوتا بوق واسه حراستیه میزنه!! حراستیه با بلندگو میگه نوکرم!!! ـ

******************************

کل فامیل رفتیم خونه مامان بزرگم عصر همه رفتیم نشستیم رو تخت تو حیاط
در خونه رو زدن، مامان بزرگم رفت در رو باز کنه دامنش رو از پشت کشید روی سرش که موهاش پیدا نباشه و رفت درو باز کرد !!!
ـهمه ما هم مات و مبهوت داشتیم یه صحنه فراموش نشدنی رو تماشا میکردیم  ـ

**********************

یه عده جوون داغون سوار مترو شده بودن برن استادیوم (با اون پرچما و بوقشون) ـ
ما هم یه بار تو عمرمون نشسته بودیم رو صندلی
یه پیره مرده سوار شد منم به احترامش بلند شدم تا اون بشینه
آقا این اراذل مارو دست گرفتن – بوق میزدن میگفتن فردین فردین

******************** 

به مامانم میگم جمعه فامیلا را دعوت نکن، من شنبه امتحان دارم
میگه بندازش یه روز دیگه  
ـ

*************************

 امروز با بابام دعوام شد ، گفت : اگه به خاطر یارانه ها نبود همین الان می کشتمت !!!!  ـ 

 

********************************

مرتیکه آگهی داده تو روزنامه: (به یک منشی خانم نیمه وقت , مجرد , زیر 25 سال نیازمندیم) !!! ـای کارد بخوره به زیر اون شکمت  ـ

 کم کم می نویسن دورکمر۶۰ دور باسن ۹۰ آشنا به انواع روش‌های س ک س  ـ

 

زندگیه داریم؟

کدومشون علی نصیریانه ؟ کدومشون مجسمه ؟

 

امروز در مراسمی از تندیس استاد علی نصیریان پرده برداری شد

پارچه نوشت « ناصر حجازی » در ورزشگاه ویمبلی لندن

پارچه نوشت « ناصر حجازی » در ورزشگاه ویمبلی لندن در فینال لیگ قهرمانان باشگاه‌های اروپا 

هنر مندان چقد پول می گیرن تا بیان تو تلویزیون ؟

این یک سوال همیشگی است! بازیگرانی که از بی‌ستارگی این مملکت و فقط به خاطر چهره نسبتا متفاوت و نه بازی خوبشان ستاره شده‌اند برای حضور در برنامه‌های مناسبتی صدا و سیما چه رقمی را طلب می‌کنند

 به گزارش مشرق به نقل ازهمشهری جوان، در حالی که این روزها مبلغ دستمزدهای بازیگران برای بازی در فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی از خبرهای داغ رسانه‌ای است رقم‌هایی که بازیگران و خوانندگان برای حضور در برنامه‌های مناسبتی سیما می‌گیرند نیز در نوع خود جای تامل دارد 

 عکس نمی ذارم تا به کسی بر نخوره.. 

رقم‌هایی که بازیگران برای حضور در برنامه‌های مناسبتی طلب می‌کنند عبارتند از: ـ

حامد بهداد: ۳۰۰ میلیون ریال

محمد رضا فروتن: ۷۰ میلیون ریال
پوریا پورسرخ: ۳۰ میلیون ریال
رضا یزدانی: ۵۰ میلیون ریال
علی صادقی: ۳۰ میلیون ریال
مهدی پاکدل: ۶۰ میلیون ریال
امین حیایی: ۱۰۰ میلیون ریال
احسان خواجه امیری: ۶۰ میلیون ریال
بهرام رادان: ۱۵۰ میلیون ریال
بنیامین بهادری: ۲۰۰ میلیون ریال

 مجله همشهری جوان در نقد رقم‌های پرداختی به بازیگران و خوانندگان نوشت: "این یک راز سر به ‌مهر است که حالا افشا می‌شود؛ سرباز کردن از این راز، مثل همه رازها، شاید جنجال ایجاد کند، دعوا راه بیندازد و مثل همه رازها، باید منتظر ماند تا با انبوه تاییدها و تکذیب‌ها روبرو شد. تمام سعی‌مان را کردیم که از منابع مختلف، آشناهای اسم‌نبر و منابع مطلع شنیده‌های تایید نشده‌مان را رنگ واقعیت ببخشیم. باور کنید این عددها و رقم‌ها با اندکی تغییر و کم و زیاد، همه آن چیزی است که مسوولان تلویزیون به ستاره‌ها می‌پردازند

این پول‌ها با نرخ تورم و سطح بازی ستاره در آن سال، نسبت مستقیمی داردو بالا و پایین می‌رود. یکی که روی بورس باشد قیمت بسیار بالایی طلب می‌کند و یکی که از اوج به زیر آمده حفظ ظاهر می‌کند. عدد اولیه بالایی می‌خواهند ولی با قیمت‌های پایین هم می‌آیند. بسیاری از تغییر و تحول‌ها در عددها به یک نکته دیگر هم بستگی دارد؛ آشنایی با مجری و تهیه کننده برنامه(یعنی ارائه دهنده تخفیف به آن‌ها) و از همه مهمتر میزان وقت گذاری و اجرا در برنامه. تازه همه این محاسبه‌‌ها بدون هزینه حمل و نقل در تهران و شهرستان‌هاست."

 در پایان ذکر این نکته ضروری‌ است که صدا و سیمایی که باید خط مقدم مبارزه با اسراف‌گرایی و تجمل‌گرایی باشد چگونه می‌تواند با پرداخت چنین رقم‌‌هایی از جیب بیت‌المال این مهم را در جامعه نهادینه کند؟

 

مشرق به نقل از همشهری جوان-کافه سینما

آیا می دونستید؟‌( شبه از همه جا)

- اگر 18 سال و 7 ماه و 6 روز مدام فریاد بکشی برای گرم کردن یک استکان چای
سرد انرژی تولید می کنی؟  

ارزش امتحان کردن نداره)  

- اگر به مدت 16 سال و 9 ماه بدون توقف بگوزین، گاز کافی برای یک بمب اتم
تولید میکنی؟  

(حق طبیعی ماست.. باید روش فکر کنم)

 - قلب انسان چنان فشاری موقع رساندن خون به بدن تولید میکند که می تواند تا
40،914 سانتیمتر فوران کند
(یا ابالفضل) 
-  
لحظه ارضای جنسی یک خوک تا 30 دقیقه طول میکشد 

 (ای کاش من هم یک خوک بودم !!) 
 
- یک سوسک میتواند تا 19 روز بدون سر زندگی کند  

(اوف)
(هنوز به فکر خوک هستم)

- اگر سرت را محکم به دیوار بکوبی 150 کالری در ساعت را آب میکنی  

(هرگز در منزل اینکار را نکن.. سر کار اشکالی نداره)

 - موقعیت کله نوعی از سنجاقک نر طوری هست که نمی تواند جفتگیری کند. سنجاقک ماده ابتکار عمل را بدست گرفته و سر نر را میکند و همزمان جفتگیری میکنند  

(اوه عزیزم !)

 - یک کک 350 برابر قدش می تواند بپرد. اگر با انسان مقایسه کنیم یعنی یک
آدم باید بتواند به اندازه طول یک زمین فوتبال بپرد  

(30 دقیقه؟ خدای من، من هنوز به فکر اون خوک خوشبخت هستم)

 - بعضی از شیرهای نر 50 بار در روز جفتگیری میکنند  

(کماکان دلم میخواهد یک خوک باشم – کیفیت را بر کمیت ترجیح میدهم)

 - پروانه ها مزه خوراکیها را با پایشان امتحان میکنند  

(به من چه)

 - قوی ترین عضله بدن زبان هست
(اینو میدونستم)

 - آدمهای چپ دست 9 سال کمتر از بقیه زندگی میکنند (!)  

درووووووغ میگی .... می خوای اذیت کنی

   - فیل تنها حیوانیه که نمیتواند بپرد  

(خدا را شکر) 
  
- چشم شتر مرغ از مغزش بزرگتره 

 (خیلی آدمها را میشناسم که اینطورند)

- دلفین ها و انسانها تنها موجوداتی هستند که برای لذت بردن جفتگیری می کنند و نه فقط غریزه و برای تولید مثل 

 (پس خوک چی؟)

قوانین مورفی

قانون صف:

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

 قانون تلفن:

اگر شما شماره ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.

 قانون تعمیر:

بعد از این که دست تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

 قانون کارگاه:

اگر چیزی از دست تان افتاد، قطعاً به پرت ترین گوشه ممکن خواهد خزید.

 قانون معذوریت:

اگر بهانه تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین تان، دیرتان خواهد شد.

 قانون حمام:

وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.

 قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می یابد.

 قانون نتیجه:

وقتی می خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی کند، کار خواهد کرد.

 قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

 قانون تئاتر:

کسانی که صندلی آنها از راه روها دورتر است دیرتر می آیند.

 قانون قهوه:

قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید

ماجرای پسرک ۱۲ساله و خانه فساد

یک روز پسری دوازده ساله که لاک پشت مرده ای را که ماشین از رویش رفته بود را با نخ می کشید وارد یکی از خانه های "فساد" اطراف آمستردام شد و گفت:
- من می خواهم با یکی از خانم ها س**** داشته باشم. پول هم دارم و تا به مقصودم نرسم از اینجا نمی روم.

 

 گرداننده آنجا که همه "مامان" به او می گفتند و کاری با اخلاقیات و اینجور حرفها نداشت اندکی فکر کرد و گفت:
- باشه یکی از دخترها رو انتخاب کن.
پسر پرسید: هیچکدامشان بیماری مسری که ندارند؟
"مامان" گفت: نه ندارند.
پسر که خیلی زبل بود گفت:
- تحقیق کردم و شنیدم همه آنهایی که با لیزا میخوابند بعدش باید یک آمپول بزنند. من هم لیزا را میخواهم.
اصرار پسرک و پول توی دستش باعث شد که "مامان" راضی بشه. در حالی که لاک پشت مرده را می کشید وارد اتاق لیزا شد . ده دقیقه بعد آمد بیرون و پول را به "مامان" داد و می خواست بیرون برود که "مامان" پرسید:
- چرا تو درست کسی را که بیماری مسری آمیزشی دارد را انتخاب کردی؟

 پسرک با بی میلی جواب داد:
- امروز عصر پدر و مادرم میروند رستوران و یک خانمی که کارش نگهداری بچه هاست و بهش کلفت میگیم میاد خونه ما تا من تنها نباشم.. این خانم امشب هم مثل همیشه حتما با من خواهد خوابید و کارهای بد با من خواهد کرد. در نتیجه این بیماری آمیزشی به او هم سرایت خواهد کرد.
بعدا که پدر و مادرم از رستوران برگشتند پدرم با ماشینش کلفت را به خونه اش میرسونه و طبق معمول تو راه ترتیب اونو خواهد داد و بیماری به پدرم سرایت خواهد کرد .
وقتی برگشت آخر شب پدرم و مادرم با هم اختلاط خواهند کرد و در نتیجه مادرم هم مبتلا خواهد شد. فردایش که پستچی میاد طبق معمول مادرم و پستچیه قاطی همدیگر خواهند شد.
هدفم مبتلا کردن این پستچی پست فطرت هست که با ماشینش روی لاک پشتم رفت و اونو کشت 

نتیجه اخلاقی اینکه مواظب باشید از رو لاکپشت کسی رد نشید مخصوصا پسر چه ۱۲ ساله

ریشه wc چیه ؟

گاهی ما واژه هایی استفاده می کنیم که از ریشه آن اطلاعی نداریم
بعد هم کلاس می گذاریم که کلمات فرنگی به کار می بریم
کلمه دابلو سی ریشه از تخت جمشید دارد که قضیه از این قرار
در تخت جمشید سنگی بزرگ در حدود 3*3*3متری است که قابلیت ذخیره آب را دارد (مثل همان تانک آب خودمان) که زمان رفتن
به دست به آب از آن استفاده می کردند.
وقتی توریستها به تخت جمشید میایند در مورد این سنگ سوال می کنند که می فهمند این سنگ منبع آبی جهت استفاده برای دست به آب است که در آن زمان به این کار آب کنار می گفتند
(شاید واژه آب کنار برای مادر بزرگ و پدر بزرگهاتیان آشنا باشد.)
بعدا توریستهایی که تا آن زمان از آب به این گونه استفاده نمی کردند از این کار، برای نظافت بهتر خوششان می آید که نام آن را می پرسند و نام آن را به انگلیسی بر می گردانند که حاصل آن دابلو سی می شود
آب کنار
water Corner=WC
 

راننده کامیونی که باد شد

یک راننده کامیون نیوزیلندی که روی شلنگ هوای فشار قوی افتاده بود و نشیمنگاهش سوراخ شده بود، با وجود این که مانند یک بادکنک باد شد، جان سالم بدر برده است.

 

لغزش پا بین اتاقک فرمان و قسمت کانتینر کامیون باعث شد که استیون مک کورک روی شلنگ حاوی هوای متراکم خودرو بیفتد و آن را پاره کند.

  

در این حادثه عجیب، سرشلنگ فلزی، وارد باسن آقای مک کورمک شده و هوای متراکم را به داخل بدن او پمپاژ و آن را به شدت باد کرد.

 

فریادهای آقای مک کورمک باعث شد همکارانش به کمک او بشتابند و شیر فلکه هوای متراکم را ببندند و بعد او را به پهلو روی زمین بخوابانند. این اقدام باعث شد که جان آقای مک کورمک نجات یابد.

حادثه روز شنبه (۲۱ مه)، در اوپوتیکی، واقع در شمال نیوزیلند رخ داده است.

آقای مک کورمک که ۴۸ سال سن دارد، هنوز در بیمارستان است.

او گفت که دکترها به او گفته اند که متعجبند که پوست بدنش نترکیده است چون هوا با فشار حدود هفت هزار پاسکال لایه های چربی را از عضلات او جدا کرده است.

آقای مک کورمک گفت: "من جریان هوا در بدنم را خوب احساس می کردم و فکر می کردم که نهایتا پاهای من را منفجر کند."

او به روزنامه محلی "واکاتانه بیکن"، گفت: "من مثل یک توپ فوتبال باد می شدم ... همانطور که بدن توی آب شل می شود و قوس می خورد من کاری نمی توانستم بکنم جز این که همانطور بمانم و مثل بادکنک باد شوم."

او گفت احساس می کند که پوستش مثل پوست مرغ سوخاری شده است - بیرونش سفت و خشک، زیرش نرم و مرطوب.

آقای مک کورمک می گوید اگر اقدام درست و سریع همکارانش نبود او زنده نمی ماند.

آنها آقای مک کورمک را از روی شلنگ هوای متراکم بلند کرده اند در حالی که سرشلنگ فلزی هنوز هم در باسن او بوده است. بعد او را به پهلو خوابانده اند و دور گردنش را که ورم کرده بود با کیسه های یخ پوشانده اند تا آمبولانس برسد.

دکترهای بیمارستان با وارد کردن یک لوله به شش آقای مک کورمک مایعی را که در واکنش به شوک و استرس جسمی جمع شده بود خالی و زخم ایجاد شده در باسن او را پانسمان کردند.

آقای مک کورمک گفت: "نظافت و پانسمان زخم دردناکترین قسمت مداوا بود."

او گفت که هوای اضافی که وارد بدنش شده بود همانطور که هوا معمولا از بدن خارج می شود، خارج شده است

دختری ۱۰۵ ساله که هرگز ازدواج نکرده

 

کلارا مدمور، ۱۰۵ ساله، ساکن آمریکا، دختری که تا به حال هرگز ازدواج نکرده است. او علت این موضوع را مشغله بیش از حد خود در زندگی عنوان کرده است. او غرق شدن کشتی تایتانیک و جنگ جهانی اول را به خوبی به خاطر دارد

زیر باران بیا قدم بزنیم

زیر باران  بیا قدم بزنیم

 

حرف نشنیده ای  به هم بزنیم

 

نو بگوییم و نو بیندیشیم

 

عادت کهنه  را به هم بزنیم

 

و ز باران، کمی  بیاموزیم

 

که بباریم  و حرف کم بزنیم

 

کم بباریم اگر، ولی  همه جا

 

عالمی  را  به چهره  نم بزنیم

 

سخن از عشق، خود به خود زیباست

 

سخن  عاشقانه ای  به هم بزنیم

 

قلم  زندگی  به دل است

 

زندگی  را بیا  رقم بزنیم

 

سالکم  قطره ها در انتظار  تواند

 

زیر باران  بیا قدم بزنیم

 

جنجال بر سر پاسوربازی یک استاد دانشگاه

چندی پیش اردویی یک روزه از سوی تربیت بدنی دانشگاه مراغه برگزار شد که با حواشی بسیار تاسف آوری همراه بود

به گزارش خبرنامه دانشجویان، آقای دکتر "ر" معاون امور مالی و اداری دانشگاه مراغه و استاد گروه ریاضی این دانشگاه با حضور در این اردو و انجام عمل هایی به دور از شئون اخلاقی موجب ناراحتی دانشجویان را فراهم ساخت

 

وی ساعاتی از این اردو را مشغول بازی پاسور بود که با بی اعتنایی تمام نسبت به تذکر دانشجویان به کار خود ادامه می داد و با پاسخ های بی ادبانه و غیر دینی دانشجویان را از سر خود باز می کرد

مردی که عادل فردوسی‌پور را با زور سر جایش نشاند

 

عادل فردوسی‌پور امروز به مراسم ترحیم ناصر حجازی رفته بود. یکی از حاضران در مسجد، وقتی دید فردوسی‌پور سر پا ایستاده و جایی برای نشستن ندارد، به عادل تعارف کرد که جایش بنشیند اما عادل این تعارف را قبول نکرد و سرانجام مرد قوی‌هیکل مجبور شد از زورش برای نشاندن عادل در سر جای خودش استفاده کند

از همه جا (۲۹)

پالایشگاه آبادان منفجر شده و متاسفانه چند نفر کارگر زحمتکش ساده کشته شدند، اونوقت روز اول اخبار گفت: رییس جمهور و هیئت همراه سالم هستند و فقط ٤ نفر کشته شدند، فرداش گفت: حادثه مهمی نبوده فقط ۲ نفر کشته شدن! دیروز روزنامه زده ۱ نفر مرده! کم مونده تو بیست و سی بیان بگن: در جریان بازدید رییس‌جمهور از پالایشگاه آبادان، به یمن قدوم ایشون یه نفر به دنیا اومد

**************************

به بابام میگم فردا کنکور دارم منو میرسونی؟ میگه پارسال که رسوندمت قبول شدی؟ خودت برو

یعنی با این قوت قلبی که باباهه داده حتماااااااااااااا قبول میشه این سری ـ

**************************

مرده شور گوشیای عربی رو ببرن. به دختره مسیج زدم : عزیزم اگه شارژ نداری بگیرم! "گ" رو "ک" خونده و کلی فحشم داده

************************

پشته یه وانته نوشته بود عاقبت فرار از مدرسه. پشت یه آژانسه نوشته بود عاقبت رفتن به دانشگاه  ـ

****************************

یه فامیل داریم وقتی برای شام میریم خونشون تا سر سفره میشینم شروع میکنه به حرف زدن راجع به گرونی! مثلا میگه همین برنج که شما دارین میخورین را خریدم کیلویی 3 هزار تومان

این که خوبه ما یه فامیل داریم میگفت بخورید که نَمونه چون اگه بمونه بقیه ش رو باید بریزیم جلو سگها  ـ

*********************

به مامانم میگم میخوام برم بیمارستان ملاقات عمه. میگه تیریپه فامیل دوستی ور ندار. پرستار خوشکله امروز شیفتش نیست

چقدر بده آدم حناش دیگه پیش مامانشم رنگ داشته باشه  ـ

***********************

 خدایا شکرت که توی خیابون های کشورم درخت موز و آناناس نکاشتن

همین توت خوبه !  ـ

 

 

************************

غضنفر صبح از خواب بیدار می شه میره نون سنگک بگیره می بینه شده دانه ای 600 تومن. میگه:‌ اوه اوه از اصحاب کهفم بیشتر خوابیدم

********************

مادربزرگم تو شهرستان از مغازه شیر خریده آورده خونه، خاله‌م دیده تاریخ مصرفش گذشته، مادربزرگ ما هم برگشته مغازه گفته: آقا دخترم میگه تاریخ این گذشته! یارو پیرمرده صاحب مغازه هم نه گذاشته نه برداشته بش گفته: با کارخونه تماس گرفتیم گفتن تمدیدش کردیم!! اونم ساده، گفته باشه و شیر رو برداشته آورده دوباره خونه  ـ

***************************

یارو قند و چایی که تو هواپیما عربستان بهش دادن رو میاره میده بچه هاش بخورن که تبرکه  ـ

*************************

روز ازدواجم٬ تو گل فروشی٬ یارو یهو مخصوصا کراواتمو قیچی کرد زد زیر خنده!! نزدیک بود باهاش گلاویز بشم یهو چند نفر پریدن بیرون میگن دوربین مخفیه شادوماد!! ۳۰ هزارتومن گذاشتن تو پاکت دادن بهم! دیگه ام وقت نشد برم کراوات بخرم٬ مردمه دیوونست که داریم؟ دوربین مخفیه داریم؟ سوژست که دارن؟

کلا زندگیه داریم؟  ـ

************************

پروردگارا ببخش مرا که انقدر حسرت نداشته هایم را خوردم ، شاکر داشته هایم نبودم... ـ

غم نوشته

 گفتی از چهره ی ماتم زده ی غم بنویس !!

گفتی از ناله در این نامه فراوان بنویس !!

                    گفتی و رفتی و جستی و ندانستی تو                             

که من از روز ازل بسته به زنجیر تو ام ...

شبم از غم ، غمم از تو و تو گفتی بنویس !!!

غم از این غم که ندارد ثمری هر سخنی ...

و از این غم بسیار

که نخواندست کسی از ورقی  ... !!

گفتی از آنچه تو داری بنویس ؛

گفتی از آنچه تو خواهی بنویس ؛

گفتی از آنچه تو دانی بنویس ؛

 گفتم از غم بنویسم که چرا

کانچنین موج خموشی به تن آزرده مرا ؟؟!!

گفتم و رفتم و جستم و ندانستی تو ،

غم من آنچه تو می پنداری نیست !!!

پیشنهاد واحد پولی جدید ایران

یک پیشنهاد به مسئولان اقتصادی: 

 اسم واحد پول جدیدتان را بگذارید پـــهــن ! این روزها در محافل اقتصادی این بحثها مطرح میشود که واحد پول جدیدشان را چه بگذارند و تاکنون اسمهایی هم مثل دینار و درهم و امامی و ولایی و ریال و تومان ... پیشنهاد شده است که بنظر من هیچ کدام از این اسامی برای واحد پول این ....در خور شاءن نمیباشد و من به این کارشناسان محترم اقتصادی پیشنهاد میکنم واحد پول جدیدشان را بگذارند پهن ( به کسره پ و ه و سکون نون ) . که این پهن به 100 واحد کوچکتر به نام پشگل ( به کسره پ و گ و سکون ش و ل ) تقسیم میشود . ( که هر صد پشگل میشود یک پهن )
 
این نامها ( پهن و پشگل ) مزایای بسیاری برای اقتصاد در بر دارد از جمله :
 
1- مردم دیگر دائما درخواست افزایش حقوق نمیکنند چرا که هیچ کس دوست ندارد پهن و پشگل بیشتری نصیبش شود !
 
2- مردم دیگر تورم قیمتها را احساس نخواهند کرد چون مثلا 10 پهن میدهند و یک کیلو گوشت قرمز میخرند یا 30 پشگل میدهند و یک نان بربری میخرند و این گونه معامله برای مردم خیلی لذت بخش و غرور آفرین خواهد بود . ( چون کالای با ارزش را به بهای ناچیز خریده اند ! )
 
3- تورم کنترل میشود چون فروشندگان کالا و خدمات میدانند با افزایش قیمتها ، پهن و پشگل بیشتری نصیبشان خواهد شد که یقینا این عمل مورد خوشایند ایشان نخواهد بود برای همین سعی در تثبیت و کاهش قیمتها مینمایند .
 
4- هر یک دلار آمریکا برابر با یک پهن ( یا 100 پشگل جمهوری اسلامی ) میشود که این میتواند باعث تحقیراستکبار جهانی و افزایش غرور ...... بشود .
 
5- با این تغییر نام ( به پهن و پشگل ) واردات کالا دیگر بصرفه نخواهد بود و بر عکس صادرات کالا و خدمات افزایش خواهد یافت . چون کالا و خدمات به بهای کمتری تولید میشود در نتیجه تقاضای بین المللی برای خرید آن افزایش می یابد که این رویداد منجر به مثبت شدن تراز بازرگانی جمهوری اسلامی میگردد .
 
6- و سایر مزایای دیگر 
پس می بینید که این نامگذاری کاملا علمی و کارشناسی شده میباشد بنابراین به متصدیان اقتصادی پیشنهاد میشود که در اسرع وقت این نامها را بر روی واحد پول جدیدشان بگذارند تا امت ...... هر چه زودتر از مزایای گفته شده بهرمند شوند

نظر یکی از خوانندگان در مورد مطالب و ایمیل های روز مادر

میخواستم بگم این مطالب که به مناسبت روز مادر گذاشته بودی حسابی حال من رو گرفت و از اول تا آخرش فقط اشک ریختم ، میتونم بگم تقریبا اشک منو هیچکس ندیده چون خیلی خودم رو کنترل میکنم ، شاید کار درستی نباشه  ولی این چیزی هست که از بچگی به خودم تحمیل کردم و بهش عادت کردم ، آخه میدونی من هم یکی از اونائی هستم که اصلا مهر مادری رو تجربه نکردم ، نه مادر و نه پدر و نه هیچکس دیگه ولی درعوض نامهربونی ها و شماتت ها و آزار و اذیت های مادر رو بیش از هر زندانی دیدم و بیست سال از زندگیم رو در زندانی با اعمال شاقه گذروندم همراه با ناپدری نامهربون و بی تفاوت که بود و نبودش هیچ فرقی نمیکرد ، وقتی با اون شرحی که قبلا برات نوشته بودم ازدواج کردم سعی کردم تمام اون نداشتن ها رو جبران کنم و از همسرم یه مادر نمونه بسازم البته خودش هم مادر نمونه بود ولی از همون موقع تمام روزهای مادر رو گرامی داشتم و به بچه ها هم آموختم که مقام مادر رو در تمام عمرشون با بالاترین سطح گرامی بدارن که موفق هم شدم ، منظور از نوشتن این مطلب ناراحت کردن شما نبود بلکه راحت کردن خودم بود . 

 

عذر خواهی ازین جا از همه کسانی که مادرشون رو از دست دادند و مثل این دوست عزیز ناراحتشون کردیم 

گلشیفته درمجله مد فرانسوی Vogue

صداوسیما از صبح روز مادر تو همه برنامه‌ها آهنگ فیلم میم مثل مادر مرحوم ملاقلی‌پور رو میذاشت، ولی خود فیلم‌شو بخاطر اینکه گلشیفته فراهانی، توش بازی کرده نمیذاره  

 

 

عکس از مجله مد فرانسوی Vogue
مجله وُوگ نخستین مجلهٔ مصور ویژه مد و شیوه زندگی و یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین مجلات مد در جهان است 

پرکشیدن عقاب از شهر کلاغها

 

 

 دختر ، داماد و همسر و نوه ناصر حجازی

 

چشم را باید شست ...

چشم را باید  شست  

دست را باید شست 

 قلب را باید ازین زنگ زدود  

 

چشم را باید بست  

دست را باید بست 

قلب را باید از این بی صفتان خالی کرد 

 

چشمها را بکشانید به هم

دست ها را نیز هم 

قلب هم  چون سبک و آزاد است  

دگر از دیو  و دد خوش خط وخال  

من نگردم اغفال 

و تو ای دوست  و همراه  و کلام دل من  

به تو آن گونه که همراه منی  می نگرم 

 

من تو را دوست ندارم مگر از عمق وجود 

این همان باور و عشق دل تنهای تو بود  

 

محراب

از همه جا ( ۲۸)

به مامانم می‌گم می‌خوام یه خونه جدا بگیرم و مستقل بشم؛ می‌گه برو... برو مستقل شو... برو ایدز بگیر

 

استقلال = ایدز  ـژ 

*******************************

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

رضا مارمولک: بزمجّه خریت خودت رو گردن خدا ننداز! ببین منو؛ آدمی خب! آدم خود به خود علاقه داره به کار خلاف، دست خودشم نیست. خود خدا اونقدرها هم که میگن سختگیر نیست! بابا اگه خودشم از بیخ با این قضایا مخالف بود اصلا آلت جرم به من و تو نمیداد

 

استاد پرویز پرستویی، فیلم مارمولک

****************************

ای بابا  

 

***************** 

 

صرفا جهت اطلاع: ﭼﻬﺎﺭﺩﻫﻢ ﺧﺮﺩﺍﺩ 90 - ﻭﻻﺩﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎﻗﺮ(ع) با ﺍﺭﺗﺤﺎﻝ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﻴﻨﻲ (ره) توی یه روز افتادن !!! ـ

**************************** 

اگر شیری درنده در برابرت باشد بهتر از آن است که سگی خائن پشت سرت باشد

***************************

تنها جایی که “حجاب” داشت، هنگام نماز خواندن بود؛ گویا تنها کسی که به او “محرم” نبود، “خدا” بود !ـ

خاطره تلخ شب ولادت (‌روز زن)

سلام به همه  

همه دوستان  از خودشون می نویسن 

من خیلی عادت ندارم از خودم بنویسم و همه اتفاقاتی رو که می افته بذارم تووبلاگم 

راجع به این قضیه هم که این کار بده یا خوبه  هیچ نظری ندارم. 

 خلاصه سلیقه ایه هر کی یه جوری دوست داره. اما الان  می خوام  یه مطلبی بنویسم که خیلی هم دور از این ماجرا ها نیست.  

دیشب که شب تولد بود و به نوعی شب عید  ما هم مثل هر سال  برنامه داشتیم  . یعنی شب اول رفتن به خونه مادرخانم  و شب بعد  هم خونه مامان.  همه خواهر وبرادرا اینجوری توافق کردیم ...

 بگذریم!!! 

دیشب  یه بلایی اومد سرم که  هیچ وقت ممکنه یادم نره 

وقتی رفتیم خونه پدر خانوم بچه ها که پیاده شدن  ماشینو پارک کردمو  منم رفتم. 

 همه کم کم اومدن  و .... 

زیاد سرتونو درد نیارم. مهمونی و شام و ... 

 تو این فاصله  یکی که نمی دونم کی بود  بهم یه اس ام اس داد 

 با شماره ناشناس.. 

 خلاصه من خواستم معرفی کنه و  اون نکرد ... از من اصرار و ازون انکار .... بالاخره  خیلی رو اعصابم بود  تا اینکه  زنگ می زدم  و اون قطع می کرد . 

منم که ناراحت بودم کلافه شدم و هر چی به دهنم اومد تو اس ام اس بهش گفتم . 

آخه شب عیدمونو داشت خراب می کرد.. 

خلاصه  چه  سرتونو به درد بیارم که  شب تموم شدو  خواستیم بر گردیم . ساعتای ۱۲ بود که وقتی رفتیم سوار شیم دیدم  تو صندوق بهم ریخته است  

فرش صندوق بالا بود و  از زاپاس ماشین که هنوز ریز ماشین هم نرفته بود خبری نبود.....   

حالا فکر کنید تو این هیری بیری که یکی رو اعصابتون بوده این بلا هم بیاد سرتون . 

اینقد سر کادو خریدن  چونه بزنی َ‌ازین جا و اونجا صرفه جویی کنی آخرشم یه نامرد  پیدا شه  و  اینجوری داغشو بذاره رودلت .... 

حداقل ۶۰تومن  بهم ضرر زد . تازه شانس آوردم  خیلی چیزای دیگه بوده  که نبرده  فکر کنم فرصت نداشته چون یه چادر آکبند مسافرتی که ۳۰ تومان از قشم خریدم  و هنوز باز نشده هم بود . اسکیت دخترم و ..... 

نمی دونم چی بگم  ...

واقعا آقای دزد ایشالله با همون چرخ بری  ته دره  

که شب عیدمونو به خانومم خراب کردی  

آخه طفلکی خانومم فکر میکنه  کیفشو برداشته  یادش رفته خوب در صندوقو ببنده. 

کلی دلداری دادم و گفتم  فدای سرت . اصلا مهم نیست  بهش فکر نکن 

تا  یکم آروم شده .  

به هر حال اینم یه خاطره از شب تولد که امیدوارم برا هیچکدوم از شما اتفاق نیوفته و الانم  با خوندنش حوصلتون سر نرفته باشه. 

 

یاداشت متمم: 

می دونید اونی که منو سر کار گذاشته بود کی بود؟ 

آدم از خواهرش رو دست بخوره نوبره!!!  

اون تازه مامان شده  

با این که نزدیک ۲۰ تا اس ام اس  سر کاری زده بودو رو اعصابم راه می رفت  بازم  طاقت آوردم 

تا اینکه  خودشو لو داد. 

آخه خواهره داریم؟!!!!!!!!!!!!