از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

حج ...

دل خوش از آنیم که حج میرویم

 غافل از آنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم  

او که همینجاست کجا میرویم
حج بخدا جز به دل پاک نیست

شستن غم از دل غمناک نیست
دین که به تسبیح و سر و ریش نیست

هرکه علی گفت که درویش نیست 

صبح به صبح در پی مکر و فریب

شب همه شب گریه و امن یجیب

ما اشتباه نمی کنیم صرفا می آموزیم

«ویلسون شف»

از اشباهات درس بیاموزیم

داستان معروفی از تام واتسون، بنیان گذار شرکت « آی . بی . ام » نقل می کنند که یکی از کارکنانش اشتباه بزرگی مرتکب شد و مبلغ ده میلیون دلار به شرکت ضرر زد. این کارمند به دفتر واتسون احضار شد و پس از ورود گفت:« تصور می کنم باید از شرکت استعفا دهم.»تام واتسون گفت:«شوخی میکنی ما همین الان مبلغ ده میلیون دلار بابت آموزش شما پول دادیم.»

علاقه شدید سربازان آمریکایی به بستنی ایرانی

به گزارش مهر به نقل از پایگاه النهرین، منابع آگاه فاش کردند تعداد زیادی از کارمندان سفارت آمریکا در بغداد شیفته بستنی ایرانی شده اند

 این منابع تاکید کردند کارمندان سفارت آمریکا هر روز به بستنی فروشی ایرانی در نزدیکی سفارت آمریکا در منطقه الخضراء بغداد مراجعه می کنند

منابع فوق گفتند: با وجود حضور نظامی گسترده آمریکا درعراق و تلاش واشنگتن برای کاستن از نفوذ ایران درعراق به نظر می رسد بستنی ایرانی توانسته است از دیوارهای بلند سفارت عبور کند و با استقبال گسترده کارمندان آمریکایی روبرو شده است

 

بازیکن سابق استقلال و پرسپولیس به حبس ابد محکوم شد

 

وکیل مدافع «علی.اکبریان » ـ فوتبالیست سابق ـ از صدر حکم حبس ابد برای موکلش از سوی شعبه30 دادگاه انقلاب خبر داد
سیدمهدی حجتی اظهارکرد: اتهامات موکلم در پرونده نگهداری بیش از 40 گرم هروئین، استفاده از محل سکونت جهت تولید و توزیع مواد مخدر و استعمال شیشه و نگهداری آن عنوان شده بود و نماینده مدعی العموم درخصوص اتهام نخست درخواست مجازات اعدام و در مورد دو اتهام دیگر تقاضای مجازات قانونی کرده بود.
وکیل مدافع «علی. الف» خاطرنشان کرد: بر اساس رای صادره ار سوی شعبه 30 دادکاه انقلاب، موکل در مورد اتهام نگهداری هروئین با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم و از اتهام استفاده از محل سکونت در جهت تولید و توزیع مواد مخدر، تبرئه شد و درخصوص اتهام استعمال شیشه و نگهداری آن قرار عدم صلاحیت به صلاحیت دادگاه عمومی صادر شد.

 

جشن تولد ۴۶ سالگی احمدرضا عابدزاده

  

عابدزاده چند ماهی هست که همراه خانواده برای سکونت به آمریکا مهاجرت کرده. چند روز اخیر برای شرکت در مراسم ترحیم ناصر حجازی به تهران آمده بود

 

نام خلیج همیشه فارس بر روی مدال سربازان آمریکا

 

در مدالی که به پاس خدمت در منطقه به نظامیان آمریکایی اهدا می‌شود، رسما نام خلیج همیشگی فارس به عنوان منطقه خدمتی نظامیان برگزیده درج شده است.
خلیج فارس همیشه نامی بوده است که همواره از سوی معتبرترین منایع رسمی در تمامی دوران‌های تاریخی مورد تصریح قرار گرفته است.

نکته جالب این جا است که که در تمامی منابع رسمی دولتی و نظامی آمریکا بر درستی نام خلیج فارس صحه گذاشته شده است

لغت نامه رانندگی

بوووق: سلام حاجی فدات شم
بوق: مسیرت کجاست؟
بوبوق: بیا بالا
بووووووووووووق: برو کنار عوضی!
ــ.......بوق: خانوم کجا؟ برسونمت فدات شم؟
بووووووق بووووووق: وایسا الاغ نوبت منه
بوق: حله آقا حله
بوق: شما آژانس خواسته بودین؟
بوق بوق بوق: عروس چقدر قشنگه ایشالا مبارکش باد!
ـبوق: دیدی از جا پرید؟ هرهرهر
بوق: در پارکینگو بده بالا پدرسوخته

از همه جا(‌۳۱)

رفتیم دریا شنا کنیم یارو اومده میگه با مایو تو آب نرید زن و بچه مردم میبینن... یعنی با کت شلوار بریم؟  ـ

*************************

روز امتحان نفر جلوییم برگشته میگه امروز امتحان چی داریم ؟

****************************

سر جلسه امتحان، هنوز سوال‌ها رو زمینه، یکی از پشت میزنه میگه سوال یک! سوال یک

 *************************

 پشت درب توالت دانشگاهمون نوشته فشاره بیشتر از 50 درجه ممنوع میباشد و پیگرد قانونی دارد. مدیریت دانشگاه 

 *************************

 یارو کفه دستش میخاره میگه پول داره میاد
گوشش میخاره میگه دارن پشتم حرف میزنن
کفه پاش میخاره میگه پول داره میره
اصلا به ذهنش نمیرسه که حموم بره شاید درست شه

***************************

توی بوتیک، دختره دو ساعت با فروشندهه لاس میزنه، نیشاش تا ته بازه، دستاشو میکشه رو دست فروشندهه و کارای دیگه که دست آخر بتونه 2 تومن تخفیف بگیره!!! ـ
شرم و حیا هم خوب چیزیه والا!!!
ـ

کار بجایی رسیده که فروشنده پستون بند رو براشون میبنده .... واویلا  ـ

 

***************************

این انگشت کوچیکه پا کاربرد دیگه ای به جز خوردن به پایه مبل و میز و صندلی هم داره؟ ـ

 

**************************

دلم میخواد زن بگیرم فقط واسه اینکه باهاش برم بیرون یکی بیاد بهم گیر بده نسبتتون چیه؟؟؟ بزنم تو گوشش بگم به تو چه مرتیکه  ـ

یاد اون جوکه افتادم که به طرف می گن دوست داری چه کاره شی می گه دکتر می گن چرا می گه برای اینکه از اتاق عمل بیام بیرون بگم متاسفم  ـ

دشت .....

من تو را از ردپای عشق حست می کنم 

گرچه کفشی بر دو پایت نیست اما .. 

جای  آن را مانده ای تو بر صراط محملم 

این سکوت عشق تو برتر ز هر فریاد بود 

گرچه احساست به دستت پایمال و خسته است 

لیک میفهمم قرار دل درون سینه است . 

نیمه شعبان رسید و نیمه شب بیدار باش 

عشق می جوید تو را امشب تو هم هشیار باش 

لحظه دیدار آخر تاب دل بی تاب بود 

ور نه چشم عاشقم در نیمه شب بیدار بود 

 

 توضیح :

بعضی دوستان پرسیدند موضوع و متن به هم نمی خوره ..... 

راست میگن  

این متن برای یه نفر خاصه  

فقط اون می دونه معنیش چی میشه و می تونه درک کنه چرا اینجوریه ....

دلم گرفته

اگر نامهربانی دیدم از یار 

.

.

میزان شایستگی شما برای مدیریت

کوئیز زیر از چهار سؤال تشکیل شده که به شما خواهد گفت آیا برای این که یک مدیر حرفه‌ای باشید، شایستگی لازم را دارید یا نه؟
سؤال‌ها مشکل نیستند. در مورد هر سؤال اول سعی کنید خودتان پاسخ بدهید و بعد پاسخ را بخوانید تا ببینید درست جواب داده‌اید یا خیر.   1-از شما خواسته شده یک زرافه را در یخچال قرار دهید. چطور این کار را انجام می‌دهید؟ . . . . . .  پاسخ: 

 

ادامه مطلب را بخوانید

ادامه مطلب ...

آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است!؟

آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است!؟

از بچگی همه ما این را شنیده ایم که حقوق زنها پایمال میشود.


آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟
از کودکی شروع میکنیم :

در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟

روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند


هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود


هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند


روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟


در ۱۸ سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .


در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند


در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر میدهند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.


در کافی شاپ : پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!


در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.


هنگام خواستگاری : پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند


هنگام ازدواج : پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد


هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.


کار کردن : پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند …

دروغ , حقیقت

دروغ , حقیقت
روزی دروغ به حقیقت گفت : میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم ؟
حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد   آن دو با هم به کنار ساحل رفتند وقتی
به ساحل رسیدند حقیقت لباس هایش
 را در اورد و دروغ حیله گر لباس های او را پوشید و رفت
 از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است اما دروغ در لباس حقیقت با
 ظاهری آراسته نمایان می شود

این چیست که از میان ابرها به آسمان می رود؟

 

 

عکس شاتل فضایی از پنجره هواپیما

ضرب و شتم و تجاوز به دانشجوی دختر در مشهد و تحصن دانشجویان

ساعت 14.30 بعد از ظهر روز 15 خرداد چند دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد در حوالی دانشکده علوم متوجه دختر دانشجویی شدند که بیهوش و عریان بر روی زمین رها شده بود، با اطلاع رسانی این دانشجویان، بلافاصله دختر مصدوم به بیمارستان امدادی شهید کامیاب منتقل شده و تا روز گذشته، 16 خرداد، هنوز در حالت اغما به سر می برده است

 به گزارش فرارو؛ طی دو شب اخیر نیز تجمعات گسترده دانشجویی در مقابل خوابگاههای دانشگاه فردوسی در اعتراض به این اقدام و قصور مسئولان حراست دانشگاه صورت گرفته که، تاکنون به نتیجه خاصی منجر نشده است
طبق اخبار رسیده ملاقات با دانشجوی قربانی، که ورودی 1386 دانشگاه فردوسی می باشد ممنوع بوده و تلاش دانشجویان برای ملاقات با وی تا کنون بی نتیجه مانده است.
علیرغم تلاش برخی مسئولین برای عادی جلوه دادن حادثه، اظهارات شاهدان عینی که بدن نیمه جان این دانشجو را یافته اند و همچنین اظهارات هم اتاقی وی؛ حاکی از ضرب و شتم شدید و تجاوز  به وی دارد

 دانشجویان ساکن خوابگاههای داخل دانشگاه فردوسی حدس می زنند که عاملان این حادثه باید کارگرانی باشند که روز حادثه در حال ساخت و ساز بناهای داخل دانشگاه بوده و سپس متواری شده اند. اعتراضات دانشجویی تا اواخر شب گذشته نیز ادامه داشته است

حرفهایی در گوشی

کاش دهخدا می دانست
دلتنگی … اشک …. فاصله …. بی وفایی….
تعریفش فقط دو حرف است
“تـــو”
.
.
.
پیش هر تیغی سپر باید گرفت ، پیش تیغ دوست ” سر ” باید گرفت
.
.
.
همدیگر را دور میزنیم تا زودتر به مقصد برسیم
غافل از اینکه زمین گرد است و باز به هم خواهیم رسید . . .
.
.
.
تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد
یک بار قسمت کردم ، چندین برابر شد . . .
.
.
.
هرچند نمیدانم
خواب هایت را با که شریک میشوی
اما هنوز
شـریک تمام بیخوابی های من تـویی . . .
.
.
.
ما آدم‌ها موجودات عجیبی‌ هستیم وقتی‌ میگوییم تنهایم بگذار
یعنی‌ ، بیش از همیشه به وجودت احتیاج دارم . . .
.
.
.
رفیق هر شب و هر روزی دل / غمت تا بوده ، بوده روزی دل
بگردان گوشه ی چشمی و بنگر / چه حالی دارد آتش سوزی دل . . .
.
.
.
من ” آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم
“تو ” آنقدر نخواستی که هیچ چیز از “من ” را ندیدی . . .

.
.
.
کاش بودم درختی در میان قلب تو ، تا وجودم ریشه می کرد از محبت های تو . . .
.
.
.
امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد
یا باید خانه مان را عوض کنم
یا پستچی را !
تو که هر روز برایم نامه می نویسی ، مگه نه . . . ؟
.
.
.
چه کرده ای تو با دلم که نبض من صدای توست ؟
چه کرده ای تو با سرم که فکر من هوای توست ؟
.
.
.
خیلی سخته غمخوار کسی باشی که خودت بزرگترین غمش هستی . . .
.
.
.
همه تفاوت ما این است: تو به خاطر نمی آوری ، من از خاطر نمی برم . . .
.
.
.
خدا را دوست بدارید
حداقلش این است که یکی را دوست دارید که روزی به او می رسید . . .
.
.
.
ز تلخی سکوتت من چه بگویم / همان بهتر که از غم ها نگویم
تو کاری کرده ای با بی وفایی / دگر از عشق خود با کَس نگویم .
.
.
.
اعتبار آدمها به حضورشان نیست
به دلهره ای است که در نبودنشان درست می کنند . . .
.
.
.
عشق را با فکر تو معنا کنم من / با حضورت قلب خود زیبا کنم من
گرچه آبی در دلم جاری نبوده / دشت دل با بارش مهر تو دریا می کنم من . . .
.
.
.
من حسرت دیدار تو دارم به که گویم / از بهر تو من ابر بهارم به که گویم
غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم / از نرگس چشم تو خمارم به که گویم .
.
.
.
همیشه سکوتم به معنای پیروزی تو نیست
گاهی سکوت می کنم تا بفهمی چه بی صدا باختی . . .
.
.
.
به سلامتی هرکس که دلش از یکی خونه!
به سلامتی هرکس که دلش از یکی دوره!
به سلامتی اون کسی که دردامو میدونه!
به سلامتی اون کسی که میدونه ولی همیشه ساکت می مونه!
.
.
.
درنگی کن در آغوشم که امشب
فروزانست بزم عشق دیرین
نمی خوابیم و می نوشیم تا صبح
ز جام بوسه ها ، بس راز شیرین . . .
.
.
.
برای متعهدبودن مهم نیست یه حلقه فلزی توی دستت باشه
مهم اینه یه حلقه از عشق دور قلبت باشه . . .

مسافرت شمال

سلام دوستان عزیزم 

ازین که تو  این مدت اومدین و نظر گذاشتین و راهنماییم کردین  از همه تون ممنونم 

چه اونایی که نظر دادند چه اونایی که ندادند ...

چه اونایی که لطفشون شامل حالم شده و چه اونایی که به هر نحوی با نیش و کنایه خواستن حالمو بگیرن. 

من همیشه گفتم که از انتقاد استقبال می کنم و خوباشو استفاده  می کنم  و به کار می بندم و اونایی که نمیشه رو هم .... 

به هر حال امرور بر خلاف رویه همیشگی  که مطلب می ذاشتم خواستم چند خطی رو از خودم بنویسم و تشکر کرده باشم . 

ممکنه تو هفته آینده هیچ آپی نداشته باشم .... 

آخه داریم میرم مسافرت  و دخملای کوچولومو  دارم میبرم شمال یه آب و هوایی عوض کنن 

البته رئیسمم هست .  

به هر حال برا مدتی که نیستم از الان عذر خواهی میکنم. از همه دوستان می خوام  برامون دعا کنن تا بتونیم به خوبی و سلامت بریم و بدون هیچ مشکلی برگردیم. 

با اینکه تقریبا همه جوانبو دیدم و پیش بینی کردم بازم دلم نمی خواد هیچ مشکلی پیش بیاد  و حالمون گرفته بشه . 

جای همه تونو خالی میکنم و ان شاءالله به جای همه می پرم   تو آب ... 

بازم ممنونم از همگی ... 

نظر یادتون نره ...

ما دیونه هم نشدیم ....

چند سال پیش در جریان بازی های پارالمپیک (المپیک معلولین)

 در شهر سیاتل آمریکا 9 نفر از شرکت کنندگان دو100متر

 پشت خط آغاز مسابقه قرار گرفتند.

همه این 9 نفر افرادی بودند

 که ما آنها را عقب مانده ذهنی و جسمی می خوانیم.

آنها با شنیدن صدای تپانچه حرکت کردند.

 بدیهی است که آنها هرگز قادر به دویدن با سرعت نبودند

 و حتی نمی توانستند به سرعت قدم بردارند

 بلکه هر یک به نوبه خود با تلاش فراوان می کوشید

 تا مسیر مسابقه را طی کرده و برنده مدال پارالمپیک شود

 ناگهان در بین راه مچ پای یکی از شرکت کنندگان پیچ خورد .

 این دختر یکی دو تا غلت روی زمین خورد و به گریه افتاد

 هشت نفر دیگر صدای گریه او را شنیدند ،

 آنها ایستادند،

 سپس همه به عقب بازگشتند

 و به طرف او رفتند یکی از آنها که مبتلا به سندروم داون(عقب ماندگی شدید جسمی و روانی) بود،

خم شد و دختر گریان را بوسید و گفت : این دردت رو تسکین میده .

سپس هر 9 نفر بازو در بازوی هم انداختند

 و خود را قدم زنان به خط پایان رساندند.

 در واقع همه آنها اول شدند. تمام جمعیت ورزشگاه به پا خواستند

 و 10 دقیقه برای آنها کف زدند

چقدر برا ی زندگی و زیبایش وقت داریم؟

در سایت جف بریجز‌-هنرپیشه مشهور هالیوود- که سال ۲۰۰۹ برای بازی در  فیلم Crazy Heart برنده اسکار شد، حکایتی جالب نقل شده است، که با هم می‌خوانیم: یکی از صبح‌های سرد ماه ژانویه در سال ۲۰۰۷، مردی در متروی واشنگتن، ویولن می نواخت. او به مدت ۴۵ دقیقه، ۶ قطعه از باخ را نواخت. در این مدت، تقریبا دو هزار نفر وارد ایستگاه شدند، بیشتر آنها سر کارشان می‌رفتند. بعد از سه دقیقه یک مرد میانسال، متوجه نواخته شدن موسیقی شد. او سرعت حرکتش را کم کرد و چند ثانیه ایستاد، سپس عجله کرد تا دیرش نشود. ۴ دقیقه بعد:

ویولنیست، نخستین دلارش را دریافت کرد. یک زن پول را در کلاه انداخت و بدون توقف به حرکت خود ادامه داد. ۵ دقیقه بعد:

مرد جوانی به دیوار تکیه داد و به او گوش داد، سپس به ساعتش نگاه کرد و رفت. ۱۰ دقیقه بعد:

پسربچه سه‌ساله‌ای که در حالی که مادرش با عجله دستش را می‌کشید، ایستاد. ولی مادرش دستش را محکم کشید و او را همراه برد. پسربچه در حالی که دور می‌شد، به عقب نگاه می‌کرد و ویولنیست را می‌دید. چند بچه دیگر هم کار مشابهی کردند، اما همه پدرها و مادرها بچه‌ها را مجبور کردند که نایستند و سریع با آنها بروند. 

۴۵ دقیقه بعد:

نوازنده بی‌توقف می‌نواخت. تنها شش نفر مدت کوتاهی ایستادند و گوش کردند. بیست نفر پول دادند، ولی به مسیر خود بدون توقف ادامه داند. ویولینست، در مجموع ۳۲ دلار کاسب شد. یک ساعت بعد:

مرد، نواختن موسیقی را قطع کرد. هیچ کس متوجه قطع موسیقی نشد. بله. هیچ کس این نوازنده را نمی‌شناخت و نمی‌دانست که او «جاشوآ بل» است، یکی از بزرگ‌ترین موسیقی‌دان‌های دنیا. او یکی از بهترین و پیچیده‌ترین قطعات موسیقی را که تا حال نوشته شده، با ویولن‌اش که ۳٫۵ میلیون دلار می‌ارزید، نواخته بود. تنها دو روز قبل، جاشوآ بل در بوستون کنسترتی داشت که قیمت هر بلیط ورودی‌اش به طور متوسط ۱۰۰ دلار بود. داستان واقعی

این یک داستان واقعی است. واشنگتن پست در جریان یک آزمایش اجتماعی با موضوع ادراک، سلیقه و ترجیحات مردم، ترتیبی داده بود که جاشوآ بل به صورت ناشناس در ایستگاه مترو بنوازد. سؤالاتی که بعد از خواندن این حکایت در ذهن ایجاد می‌شوند:

در یک محیط معمولی در یک ساعت نامناسب، آیا ما متوجه زیبایی می‌شویم؟ آیا برای  قدردانی و لذت بردن از این زیبایی توقف می‌کنیم؟ آیا ما می توانیم نبوغ و استعداد را  در یک بافت غیرمنتظره،  کشف کنیم؟ نتیجه‌ای که از این داستان گرفته می‌شود:

اگر ما یک لحظه وقت برای ایستادن و گوش فرا دادن به یکی از بهترین موسیقی‌دان‌های دنیا که در حال نواختن یکی از بهترین موسیقی‌های نوشته شده با یکی از بهترین سازهای دنیاست، نداریم، … پس:

از چند چیز خوب دیگر در زندگی‌مان غفلت می‌کنیم؟

هوش مصنوعی

یه بابایی میخوره زمین دستش پیچ می خوره ، منتها تنبلیش میاد بره دکتر نشونش بده .دستش یه مدت همینجور درد می کرده ، تا یه روز رفیقش بهش میگه : این داروخونه ی سر کوچه یه کامپیوترآورده که صد تومن میگیره ، آنی هر مرضی رو تشخیص میده !!!
یارو پیشِ خودش میگه : خوب دیگه صد تومن که پولی نیست ، بریم ببینیم چه جوریاس ...میره اونجا ، می بینه یه دستگاه گذاشتن ، جلوش یه شکاف داره ، روش نوشته :لطفا اسکناس صد تومانی وارد کنید ...
یارو صد تومنی رو میذاره ، یهو یه چیزه قیف مانند میاد بیرون ، میگه : نمونه ادرار !!!طرف هم با خجالت قیفُ می بره پُر می کنه و میاره !!!
بعد از دو سه دقیقه ، کامپیوتره یه تیکه کاغذ میده بیرون که روش نوشته بوده :یکی از تاندن های دست شما پاره شده ، باید یه هفته ببندینش و باهاش کار سنگین نکنید تا خوب شه !!!
یارو کف می کنه که این لامصب اینهمه چیزُ چطور از یکم ادرار فهمیده ؟؟؟!!!خلاصه کرمش می گیره که ببینه میشه گولش زد یا نه ...
فرداش یه شیشه مربا ورمیداره ، تا نصف توش آبِ شیر میریزه ، بعد میده سگش توش جیش کنه ، یه دونه از آدامسای دخترشُ هم میندازه توش ، یه معجون درست می کنه ، بعدم میره همون داروخونه ، معجونش رو میریزه به جای نمونه ادرار !!!کامپیوتره یه 15 دقیقه قیژ قیژ و دلنگ دلونگ می کنه ، بعد یه کاغد چاپ میکنه میده بیرون که روش نوشته بوده :آبِ شیرتون آهک داره ، باید لوله کش بیارید درستش کنه ...سگت قلبش ناراحته ، همین روزها تموم میکنه ...
دخترت حامله س ، باید بری خِرِ پسره طبقه پایینی رو بگیری ...
درضمن ، اگه بخوای همینجوری شیشه مرباهای سنگین سنگین بلند کنی ، تاندن دستت هیچ وقت خوب نمیشه !!!

معنی برخی کلماتی که از زن‏ها می‏شنوید:‏

 یک . خبٌ : این کلمه‏ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه‏هایی استفاده می‏کنند که در آن حق با آن‏هاست و شما باید خفه‏ بشوید.‏ 


دو . پنج دقیقه : اگر مشغول لباس‏پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیش‏تر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.‏


سه. هیچٌی : این آرامش قبل از توفان است. معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوش‏به‏زنگ باشید . بحث‏هایی که با هیچی شروع می‏شوند، غالباً با خبٌ تمام می‏شوند.‏  


چهار . بفرمایید: این کلمه اصلاً ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد. "اگه جرئت داری" در آن مستتر است .


پنج . آه بلند : این در حقیقت یک کلمه محسوب می‏شود که معمولاً درست فهمیده نمی‏شود. آه بلند یعنی او فکر می‏کند شما یک احمق به‏دردنخور هستید و او نمی‏داند چرا دارد وقتش را با ماندن و بحث با شما سر هیچٌی تلف می‏کند . 


شش. اشکال نداره : این یکی از خطرناک ‏ترین جملاتی است که زن شما ممکن است به شما بگوید. اشکال نداره یعنی اون به زمان طولانی‏تری احتیاج دارد که تصمیم بگیرد شما چگونه باید تاوان این اشتباه‏تان را پس بدهید.‏


هفت . ممنون : از شما تشکر می‏کند. فقط بگویید خواهش می‏کنم. هیچ حرف اضافه‏ای نزنید . خیلی ممنون می‏تواند نشان دهنده یک خطر بالقوٌه باشد . 


هشت . اصلاً هرچی : این ترکیب برای گفتن دهنت سرویسه یا مرده ‏شورت رو ببرن استفاده می‏شود .  


نه . نگران‏ش نباش عزیزم، خودم انجام می‏دم: یک جمله بسیار خطرناک دیگر. به معنی آن‏که این کار به دفعات متعدد به شما محول شده و حالا تصمیم گرفته خودش دست به کار شود. این حالت معمولاً منجر به حالت‏ی خواهد شد که شما بپرسید چی شده؟

نسرین ستوده با دستبند در آغوش همسرش

 

نسرین ستوده حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعی است که در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ به اتهام اقدام بر علیه امنیت ملی و تبلیغ بر علیه نظام بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و در دادگاه به ۱۱ سال زندان، ۱۰ سال محرومیت از حرفه وکالت و ۱۰ سال محرومیت از سفر به خارج محکوم شده . او دو فرزند 3 و 11 ساله دارد