از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه جا (۱۸)

کسی که یه حرف درست میزنه بدون شک هزاربار حرف درست گوش داده

 

************************

بچه هه تا دیروز واسه باباش چشم-چشم-دو ابرو میکشید ، امروز شاخ و شونه میکشه

*********************

امروز
تو تاکسی بودیم، بعد راننده هه اومد از یه فرعی تو اصلی بپیچه به راست، از 5 نفر آدم تو ماشین 4 نفر سمت چپو نگاه کردن که ببینن ماشین میاد یا نه. تنها کسی که نگاه نکرد راننده بود!!! 
ا

 

*************************

این قدر از ترس این که شناسایی نشیم این ور و اون ور با اسم مستعار کامنت گذاشتیم اسم خودمونو یادمون رفته

***********************

اولین جلسه ی کلاس بود، استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند، رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه اینکه روز تولدم بارون میومده ! برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نبوده 

*************************

چرا نباید به رستوران ۵ ستاره بروید؟

 

س: چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟”
ج: لطفا یک چای”

 

س: “چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟ چای سرد یا چای سبز؟”
ج: “سیلان لطفا”

 

س: “چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟”
ج: “با شیر لطفا”

 

س: “شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟”
ج: “شیر لطفا”

 

س: “شیر بز، شیر شتر یا شیر گاو؟”
ج: “لطفا شیر گاو.”

 

س: “شیر گاوهای مناطق قطبی یا شیر گاوهای آفریقایی؟”
ج: “فکر کنم چای بدون شیر بخورم.”

 

س: “با شیرین کننده میل دارید یا با شکر یا با عسل؟”
ج: با شکر.”

 

س: “شکر چغندر قند یا شکر نیشکر؟”
ج: “با شکر نیشکر لطفا”

 

س: “شکر سفید، قهوه ای یا زرد؟”
ج: “لطفا چای را فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بدهید”

 

س: “آب معدنی یا آب بدون گاز؟”
ج: “آب معدنی”

 

س:” طعم دار یا بدون طعم؟”
ج:” ترجیح میدم از تشنگی بمیرم”

 

 

***********************

ببخشید خانوم، می شه یه شماره کوچولو(!) داشته باشم ازتون یادگاری؟
- بله، شماره پام سی و هفته!
ا

  

*************************

 به غضنفر میگن خدا رو میشناسی؟ میگه وقتی رفت و آمد نباشه از کجا بشناسم

  

************************

 طرف دانشجو ترم آخره، یه فرم بهش دادن اینجوری پر کرده: انام و نام خانوادگی : **** فرزند: سوم!!!!! دانشجوئه داریم؟؟؟

 

*********************

تو آرایشگاه بودم نشستم رو صندلی. مشتری به آرایشگر گفت تا حالا دوست دختر هم داشتی؟؟ آرایشگره گفت: متاسفانه نداشتم. و چه خوب هم که نداشتم !!! ا

 

**********************

 بعضی ها حتی در سخت ترین شرایط هم به طلاق فکر نمیکنن. اما عده ای هم هستن که سر یه مسائل عجیبی میرن درخواست طلاق میدن. نمونه اش خاطره ای که دوستم برام تعریف کرد رو میزارم بخونید: ا

 

یه بار کارم افتاده بود توی یکی از دادسراهای ورامین برای یه چک که دیدم عریضه نویسه دلش رو گرفته قاه قاه میخنده، جویا شدم گفت: اون خانمه رو میبینی گفتم آره گفت اومده طلاق بگیره! گفتم خب اینکه خنده نداره، گفت دلیلش خنده داره! اومده به خاطر اینکه شوهرش زیاد میگوزه طلاق بگیره! هیچ عریضه نویسی هم نمیدونه چی بنویسه برای قاضی! ااین هم معضلی هست برای خودش! ا

 

کنکور مرد شناسی

 بر گرفته از وبلاگ کلبه گل پسر!! 

چرا خدا مردها را آفرید؟

1. هدف خاصی نبود
2. گِل اضافه مونده بود
3. نسخه آزمایشی بود
4. اصلا کار خدا نبود


چرا خدامرد ها را روی زمین قرار داد ؟

 1.از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند
2.مگه ما روی زمین مرد هم داریم
3.وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد
4.حالا چه عجله ایه؟

اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟1.چیز خاصی نمی آفرید
2.پیراشکی
3.خروس دریایی
4.فضای خالی

اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟
1.مگه قراره اتفاقی بیافته
2.خارشتر کویر لوت که آفت نداره

3.اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد
4.یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر

چه وقت مردها عاشق می شوند؟

1.چه وقت مردها عاشق نمی شوند!
2.هر وقت مامانشون بگه
3.چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند
4.یک روز از همین روزا !

مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟1.در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند
2.جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه .(قانون 4 نیوتن)
3.بستگی تام و تمام به میزان تستر.... دارد.
4.رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.

مردها در مقوله ایجاد یک رابطه عشقی جدید در حکم چه چیزی هستند؟1.فنر با ثابت بالا
2.پارچه استرچ
3.یک نوع ماده الاستیک با ساختار ناشناخته

4.کش تیرو کمان

مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟1.هر شب
2.هر وقت که خدا بخواد
3.هر وقت تستر..... بگه
4.سیکل خاصی ندارند

مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟1.اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!
2.تمام تلاششون رو می کنن که بتونن 1 کاری بکنن!
3.به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!
4.می رن کلاس آمادگی جسمانی!!

وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟1.چیزی نمی گن چون وقت عمله
2.وقت نمی کنن چیزی بگن
3.اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه
4.در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ کس نمی فهمه که اونا چی می گن

مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟

1.با دست

2.با تور
3.با چنگول
4.با زبون

چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟
.هر که پیش آمد خوش آمد
2.به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه
3.ده بیست سی چهل
4. به قول مادر بزرگ پسر، دختر مثل پارچه می مونه هر روز 1 مدل بهترش میاد، وامیستن بهترش بیاد

چرا خدا مردها را آفرید؟ 1. هدف خاصی نبود
2. گِل اضافه مونده بود
3. نسخه آزمایشی بود
4. اصلا کار خدا نبود

چرا خدامرد ها را روی زمین قرار داد ؟

1.از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند
2.مگه ما روی زمین مرد هم داریم
3.وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد
4.حالا چه عجله ایه؟

اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟1.چیز خاصی نمی آفرید
2.پیراشکی
3.خروس دریایی
4.فضای خالی

اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟
1.مگه قراره اتفاقی بیافته
2.خارشتر کویر لوت که آفت نداره

3.اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد
4.یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر

چه وقت مردها عاشق می شوند؟

1.چه وقت مردها عاشق نمی شوند!
2.هر وقت مامانشون بگه
3.چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند
4.یک روز از همین روزا !

مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟1.در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند
2.جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه .(قانون 4 نیوتن)
3.بستگی تام و تمام به میزان تستر.... دارد.
4.رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.

مردها در مقوله ایجاد یک رابطه عشقی جدید در حکم چه چیزی هستند؟

1.فنر با ثابت بالا
2.پارچه استرچ
3.یک نوع ماده الاستیک با ساختار ناشناخته

4.کش تیرو کمان

مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟
1.هر شب
2.هر وقت که خدا بخواد
3.هر وقت تستر..... بگه
4.سیکل خاصی ندارند

مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟

1.اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!
2.تمام تلاششون رو می کنن که بتونن 1 کاری بکنن!
3.به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!
4.می رن کلاس آمادگی جسمانی!!

وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟
1.چیزی نمی گن چون وقت عمله
2.وقت نمی کنن چیزی بگن
3.اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه

4.در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ کس نمی فهمه که اونا چی می گن

مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟

1با دست

2.با تور
3.با چنگول
4.با زبون

چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟

1.هر که پیش آمد خوش آمدش
2.به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه
3.ده بیست سی چهل
4. به قول مادر بزرگ پسر، دختر مثل پارچه می مونه هر روز 1 مدل بهترش میاد، وامیستن بهترش بیاد

از همه جا (۱۷)

 معجزه آرد در التیام سوختگی ها

خانمی تعریف میکرد در حین آشپزی دستش میسوزد و از سوزش سوختگی فریاد میزند یک دوست ویتنامی سر میرسد و به او میگوید دستت را بمدت ده دقیقه در آرد فرو ببر و او همینکار را انجام میدهد و در کمال تعجب مشاهده میکند دستهایش حتی یک تاول هم نزده است و ان ویتنامی تعریف میکند پسری  در اتش سوزی گرفتار میشود  مردم برای نجاتش کیسه های ارد روی او میریزند بعد از خاموش کردن اتش ، می بینند ان پسر حتی تاول هم نزده است و در پایان داستان توصیه میکند همیشه یک کیسه ارد سفید در منزل داشته باشید و در یخچال نگهداری کنید. ارد سرد بهتر از ارد با دمای معمولی هست حتی برای زبان سوخته در اثر غذای داغ هم مفید است که زبان را ده دقیقه در ارد فرو کنید و سفارش میکند هنگام سوختگی اول دست خود را زیر شیر اب سرد نگیرید، بلکه بمدت ده دقیقه در ارد سرد فرو ببرید و یک معجزه را تجربه کنید

  

*************************

 یک عدد نان سنگک، از دوره ی دویست تومانی، در فریزر مانده، کاملا سالم، بدون کپک، به بالاترین پیشنهاد فروخته می شود. قیمت پایه 300 تومان

***************************

کارشناس: و لذا شاهد هستیم که کاهش افزایش پیدا کرده
مجری تلویزیون: ؟؟؟؟!!! منظورتون این هست که کمتر شده؟
کارشناس: یعنی بیشتر کم شده
مجری: یعنی با کاهش رو به رو هستیم؟
کارشناس: نرخ کاهش افزایش یافته
مجری: ... بله ... ادامه بدیم ...
ا

 

 **********************

الناز توی فیسبوکش نوشت: ا

 امرو نشستم تو تاکسی
مرده گفت
میشه با تلفنتون یه زنگ بزنم
من اون لحظه خیلی به نظر زرنگ اومدم از نظر خودم که گفتم
بگید شماره تونو بگیرم
گفت ، گرفتم
موبایل خودش زنگ خورد
پیاده شد
دود از کله ی ابلهم بلند شد
به راننده گفتم
ما چقد ساده ایم به قرآن
راننده هه گفت : نخیر خانوم
شما ساده ای
ما نیستیم
بعله 

*********************

یارو با شلوار جین پاره و موهای فشن و خواهر و مادر خفن تر از خودش اومده خواستگاری خواهرم، میگه من می خوام همسر آیندم چادری باشه 

****************************

طرف سه ماهه رفته کانادا و برگشته اومده به من میگه الان چه ماهی از ساله

************************

پونصد تومان بهش دادم فالمو میگیره میگه آینده تاریکی در پیش داری! میگم جدی میگی؟؟؟ میگه یه هزاری بده شاید یه روشنایی پیدا شه

پونصد تومن پول برقه . میخواد لامپای آیندرو روشن کنه

***********************

 میری رستوران بین راهی دستشویی، میای بیرون یه نفر دنبالت میدوئه که آقا پولش!!! میگی آخه آقا جان این دستشویی هم کثیفه، هم چاهش گرفته، هم صابون نداره!!! یارو چنان داد و فریاد میکنه انگار دزد گرفته!!! آخر مجبور میشی پول رو بدی

باید بهش میگفت نخواستیم، گوهای مارو بده بریم

**************************

قبل از ١٢ بخوابیم میگن مرغی، بعد از ١٢ بخوابیم میگن جغدی، رأس ١٢ بخوابیم میگن بمیر بابا با این سر وقت خوابیدنت... چه غلطی کنیم بالاخره؟

***************************

طرف با هزار بدبختی از خورد و خوراک زن و بچش زده پنجاه تومن جور کرده سر عقد بده به بچه برادرش اونوقت فامیلای دختره میخونن چرا بیشتر ندادی ؟ چرا ویلا ندادی ؟
فرهنگ کادو گرفتنه داریم ؟ شعر سر عقده داریم ؟

 

*****************************

از بس این رفیقامون وقتی ماشین مدل بالا میبینن، فحش خوار ومادر می کشن به صاحابش جرات نداریم مدل ماشینمونو عوض کنیم

 
پسر بنزه رو دیدی ؟؟؟ ای مادرشوووووووووو

 

مو زا یییده !!!!

یک عدد نان سنگک، از دوره ی دویست تومانی، در فریزر مانده، کاملا سالم، بدون کپک، به بالاترین پیشنهاد فروخته می شود. قیمت پایه 300 تومان

سامورایی های ۲۰۱۱

پنجاه نفرعلیرغم خطر مرگ برای کنترل در راکتورفوکوشیما باقی مانده اند.مردم ژاپن به آنها سامورایی می گویند
این گروه کوچک مهندسین و تکنسین ها بصورت قهرمانان ملی ژاپن درآمده اند.به آنها “کامی کازی” و سامورایی گفته می شود. آنها در معرض تشعشعات بسیار قوی رادیو اکتیو هستند و بدون شک بسیاری از پیامد آن جان خواهند سپرد. جایشان را هر پانزده دقیقه عوض می کنند که از تشعشع نسوزند. پنجاه نفر داوطلبانه برای کنترل راکتور در مرکز مانده اند. بیست نفر دیگر علیرغم خطر مرگ به آنها پیوسته اند تا راکتور را از کار بیندازند.امروز در ژاپن همه می دانند که اگر از بروز فاجعه ای عظیم جلوگیری شده، بخاطر فداکاری مردانی بوده که هویتشان اعلام نشده است. میدانیم در میان آنها مردی 59 ساله است که تنها هجده ماه به بازنشستگیش مانده است. دختر او پیامی تکان دهنده در سایتی که به قربانیان زمین لرزه اختصاص یافته، منتشر کرده است.حالا دیگه وقتی پرسیدن دلیل پیشرفت یک کشور چیه نگید هوش و ذکاوت، فرهنگ قدیمی و... بگید تعهد و از خودگذشتگی، بگید فرهنگ بالا، فرهنگی که توش سامورایی ها افسانه نیست بلکه واقعیته ....

لغت نامه مهندسین در جلسات با کارفرما

1-   این بستگى دارد به ...... یعنى: جواب سوال شما را نمى دانم!

  2-   این موضوع پس از روزها تحقیق و بررسى فهمیده شد. یعنى: این موضوع را بطور تصادفى فهمیدم!

  3-   نحوه عمل دستگاه بسیار جالب است. یعنى: دستگاه کار مى کند و این براى ما تعجب انگیز است!

  4-   کاملا انجام شده یعنى: راجع به 10 درصد کار تنها برنامه ریزى شده !

  5-   ما تصحیحاتى روى سیستم انجام دادیم تا آن را ارتقا دهیم. یعنى: تمام طراحى ما اشتباه بوده و ما از اول شروع کرده ایم!

  6-   پروژه بدلیل بعضى مشکلات دیده نشده، کمى از برنامه ریزى عقب است. یعنى: تاکنون روى پروژه دیگرى کار مى کردیم!

 7-   ما پیشگویى مى کنیم..... یعنى: 90 درصد احتمال خطا مى رود!

  8-   این موضوع در مدارک علمى تعریف نشده. یعنى: تاکنون کسى از اعضا تیم پروژه به این موضوع فکر نکرده است!

  9-   پروژه طورى طراحى شده که کاملا سیستم بدون نقص کار مى کند. یعنى: هرگونه مشکلات بعدى ناشى از عملکرد غلط اپراتورها ست!

  10- تمام انتخاب اولیه به کنار گذاشته شد. یعنى: تنها فردى که این موضوع را مى فهمید از تیم خارج شده است!

  11 - کل کوشش ما براى اینست که مشترى راضى شود. یعنى: ما آنقدر از زمان بندى عقبیم که هر چه که به مشترى بدهیم راضى مى شود!

 12- تحویل پروژه براى فصل آخر سال آینده پیش بینى شده است. یعنى: که تا آن زمان ما مى توانیم مقصر تاخیر در اجراى پروژه را کسى از میان تیم کارفرما پیدا کنیم!

  13- روى چند انتخاب بطور همزمان در حال کار هستیم. یعنى: هنوز تصمیم نگرفته ایم چه کنیم!

  14- تا چند دقیقه دیگر به این موضوع مى رسیم. یعنى: فراموشش کنید، الان به اندازه کافى مشکل داریم!

  15- حالا ما آماده ایم صحبتهاى شما را بشنویم. یعنى: شما هر چه مى خواهید صحبت کنید که البته تاثیرى در کارى که ما انجام خواهیم داد ندارد!

  16- بعلت اهمیت تئورى و عملى این موضوع...... یعنى: بعلت علاقه من به این موضوع!

  17- سه نمونه جهت مطالعه شما انتخاب شده و آورده شده اند. یعنى: طبیعتا بقیه نمونه ها واجد مشخصاتى که شما باید بعد از مطالعه به آن برسید، نبوده اند!

  18- بقیه نتایج در گزارش بعدى ارائه مى شود. یعنى: بقیه نتایج را تا فشار نیاورید نخواهیم داد!

  19-  ثابت شده که .... یعنى: من فکر مى کنم که .....!

 20- این صحبت شما تا اندازه اى صحیح است. یعنى:از نظر من صحبت شما مطلقا غلط است!

 21- در این مورد طبق استاندارد عمل خواهیم کرد. یعنى: ازجزئیات کار اصلا اطلاع ندارید!

  22 - ما شما را میفهمیم. یعنی: ما خر نیستیم.....

از همه جا ( ۱۶ )

کدوم مسئله رو اول حل کنیم : اینکه به دخترامون یاد بدیم که هر پسری مزاحم نیست یا اینکه به پسرامون یاد بدیم که هر دختری فاحشه نیست؟

 

*************************

 

تو قرن 21 وقتی میخوای از خودپرداز بانک پول بگیری باید از نفر قبلی بپرسی که کار میکنه؟ سیستم بانکداری هوشمند ایرانی

***********************

انقدر تعارف می کنیم که طرفمونو به غلط کردن میندازیم. فرهنگه داریم؟؟

*************************

 

میری مغازه میگی آقا این خارجیه؟ میگه نه چینیه

 

خب شاید چون چین و روسیه از خودمونن

************************* 

 دقیقا روز عروسیه غضنفر ، بهش خبر میدن بابات مرده ... میگه میبینی ان بازیای بابامو

*************************

 

طرف اومده میگه آقا یه قلیون با طعم «انبه قهوه» بده. یارو فروشند هه هم بر میگرده بهش میگه: خودتی! مگه خودت عمه نداری؟

 

آخه اینم شد طعم؟

 

*************************

[مسابقه تلفنی شبکه پنج(‌تهران)‌]

 
مجری: تنها شاگرد ایرانی آلبرت اینشتین؟

 

 شرکت کننده: میشه یه راهنمایی بکنید؟

 

 مجری: پسرش هم زیاد میاد تو تلویزیون

 

 شرکت کننده: ایرج نوذری؟

 

 

گذشته از اینکه جواب صحیح دکتر حسابی بود. اونجاش جالب بود که یکی زنگ در خونشونو زد! گفت عمو یه لحظه گوشی تا درو باز کنم!!!! پخش زنده ست داریم؟؟؟ 

 

************************

  

هنوز هم نمیدونم هر سالی که میگذره ، یکسال به عمرم اضافه میشه یا یکسال از عمرم کم میشه

**********************

 

 یه مغازه هست دور میدون ولی عصر یارو داد میزنه : امشب استثنائن همه اجناس این مغازه شده 2 تومن و 4 تومن ! 6 ماهه دارم از بغلش رد میشم هر شب داره همینو میگه

الان ؟‌یا الان؟

از بیل گیتس می‌پرسن ثروتت چقدره؟ میگه الان؟ یا الان؟  

حالا ما از بقاله می‌پرسیم بستنی مگنوم‌هاتون چقده؟ میگه الان؟ یا الان؟ 

 

 

 

 اون ثروتش لحظه به لحظه زیاد میشه تو مملکته ما قیمت اجناس

نامـــه ، خـــدا و دوچــرخه

 ( بازم تشکر می کنم از مهسا به خاطر مطلب زیباش ) 

کودکی به مامانش گفت، من واسه تولدم دوچرخه می خوام. بابی پسر خیلی شری بود.
همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت آیا حقته که این دوچرخه رو برات بگیریم واسه
تولدت؟

بابی گفت، آره. مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و
ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده.

نامه شماره یک
سلام خدای عزیز

اسم من بابی هست. من یک پسر خیلی خوبی بودم و حالا ازت می خوام که یه دوچرخه
بهم بدی.
دوستار تو
بابی

بابی کمی فکر کرد و دید که این نامه چون دروغه کارساز نیست و دوچرخه ای گیرش
نمی یاد. برا همین نامه رو پاره کرد.


نامه شماره دو

سلام خدا
اسم من بابیه و من همیشه سعی کردم که پسر خوبی باشم. لطفاً واسه تولدم یه
دوچرخه بهم بده..
بابی

اما بابی یه کمی فکر کرد و دید که این نامه هم جواب نمی ده واسه همین پارش کرد.


نامه شماره سه

سلام خدا
اسم من بابی هست. درسته که من بچه خوبی نبودم ولی اگه واسه تولدم یه دوچرخه بهم
بدی قول می دم که بچه خوبی باشم.
بابی

بابی کمی فکر کرد و با خودش گفت که شاید این نامه هم جواب نده. واسه همین پارش
کرد. تو فکر فرو رفت.. رفت به مامانش گفت که می خوام برم کلیسا. مامانش دید که
کلکش کار ساز بوده، بهش گفت خوب برو ولی قبل از شام خونه باش.

بابی رفت کلیسا. یکمی نشست وقتی دید هیچ کسی اونجا نیست، پرید و مجسمه مادر
مقدس رو کش رفت ( دزدید ) و از کلیسا فرار کرد.

بعدش مستقیم رفت تو اتاقش و نامه جدیدش رو نوشت.

نامه شماره چهار

سلام خدا
مامانت پیش منه. اگه می خواییش واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده

چیزهایی که فقط در ایران است (طنز)

 با تشکر از مهسا جان به خاطر ارسال این مطلب برای من


فقط یک ایرانی استعداد چت کردن همزمان با ۱۸ آی دی یاهو رو داره!

فقط یک ایرانی هنگام دور زدن با ماشین، بجای استفاده از راهنما، دستش رو بیرون از ماشین میاره!

فقط یک ایرانی میتونه بوسیله بوق ماشین از و احوالپرسی گرفته تا فحش ... استفاده کنه!

فقط در ایرانه که بعد از مراسم ازدواج به عروس و داماد به جای آرزوی خوشبختی انواع راه های کشتن گربه دم حجله را آموزش می دهند.

فقط در ایرانه که اگه دختری بهت محل نمی گذاره میگن می گن عاشقته! و اگر پسری بهت محل نمی زاره اوا خواهره!

فقط در سریال های ایرانیه که آدم خوباش فقیرند و پر از اعتقاد و آدم بداش پولدارند و دزدند و به هیچ وجه آدم ها نمی تونند هر دو خصلت را داشته باشند

فقط یک خواننده زن ایرانی، این نبوغ رو داره که با لباس شب بتونه تو کوه و کمر آواز بخونه

فقط یک پسر ایرانیه که بعد از ازدواجش تازه بیاد دوران شیرخوارگیش میوفته و به مادرش وابسته میشه

فقط یک فروشنده ایرانیه که اگه وارد فروشگاه بشی و مثلا یک پیراهن را ازش بخوای بیاره تا پرو کنی میگه "اگه میخری بیارمش"

فقط در ایرانه که بعد از یک تصادف ساده ممکنه قتل اتفاق بیوفته

فقط خانمهای ایرانی هستند که دچار عارضه پوستی هستند و رنگ پوست صورت با گردنشون 6 درجه فرق میکنه

فقط در ایرانه که داشتن زن با 7،8 تا دوست دختر امری اجتناب ناپذیره

فقط در عروسی ایرانیه که تعداد بچه ها از تمام میهمان ها و خدمه بیشتره

فقط یک مرد ایرانیه که مامانش رو بیشتر از زنش دوست داره

فقط در رستوران ایرانیه که تو بجای معاشرت با کسایی که باهاشون اومدی، بر و بر میز روبروت رو نگاه میکنی

فقط یک خانم ایرانیه که توی /س/و/پ/ر/ مارکت، سلمونی، مهمونی، صف مرغ و تخم مرغ، کفش پاشنه 25 سانتی میپوشه

فقط در ایرانه که توی مهمونی، آدمها بجای معاشرت کردن و شاد بودن فقط به دنبال ایراد گرفتن و سوژه کردن هستند!

فقط در ایرانه که تا یه مهمون خارجی میاد سریع دور و برش جمع می شن و می پرسن اجاره خونه اون ور آب چقدره؟

فقط یک پدر بیچاره ایرانیه که مجبوره خرج بچه هاشو تا زنده است بده بعد هم بگن بیچاره سنی نداشت سکته کرد!

فقط در ایرانه که ابروی دختراش 6 خط بالاتره

فقط در ایران بعد از طلاق، زنه فاسد بوده و مرده دیوانه!

فقط یه دختر ایرانی این استعداد رو داره که توی گرمای تابستون چکمه بپوشه و توی سرمای زمستون صندل

فقط یک ایرانیه که توی رستوران بعد از خوردن غذاش درخواست ظرف یکبار مصرف میده تا 2 لقمه باقیمونده غذاشو ببره خونه چون فکر میکنه پولداده

فقط یک ایرانیه که تو رستوران سالاد را شخم میزنه و قبل از اینکه غذا رو براش بیارن سیر میشه

فقط یک پدر و مادر ایرانی هستند که چه بچشون 4 سال داشته باشه چه 40 بازم این اجازه را دارن که حتی به آب خوردن بچشون نظارت کامل داشته باشن

فقط ایرانی ها هستند که معتقدن که هنر، فقط و فقط نزد خودشونه

فقط ایرانی ها هستند که در فرودگاه ها یه 40/50 کیلو اضافه بار دارن

فقط یک خانم ایرانی میتونه که در یک استخر هتل 5 ستاره با گن و لباس زیر بیاد تو آب چون فکر میکنه هر گردی گردوست

فقط ایرانیها هستند که باز هم در رستوران همون هتل دوربین بدست از غذا و همه توریستهای دیگه در حال خوردن غذا بدون اجازه فیلم میگیره تا به همه بگه من کجا بودم

فقط در اداره های دولتی ایرانه که هیچ وقت حق با مشتری نیست و هر یک از کارکنان خود مدیر کل آن اداره هستند و در ضمن به نشانه خاکی بودن کفشهاشونو زیر میز پارک میکنند و با دمپایی در اداره میچرخه.

فقط در اداره های دولتی ایرانه که امکان داره پرونده های شما گم بشه.

فقط در ایرانه که پسر به پسر تیکه میندازه تا پیش دوست دخترش کلاس بزاره!

فقط یک ایرانی هست که پیش از یاد گرفتن کامپیوتر، می تونه فیلتر رو دور بزنه!

زیپ !!!!

یکی از رفقا که مدت زیادی نیست که به سمت استادی یکی از دانشگاههای تهران خودمون نائل اومده نقل میکرد که: سر یکی از کلاس هام توی دانشگاه X ، یه دختری بود که دو سه جلسه اول، ده دقیقه مونده بود کلاس تموم بشه، زیپ کوله اش رو میکشید و میگفت: استاد! خسته نباشید !!! البته منم به شیوه همه سگ های دیگه !! به درس دادن ادامه میدادم و عین خیالم نبود ! یه روز اواخر کلاس زیر چشمی میپاییدمش ! به محض این که دستش رفت سمت کوله، گفتم: خانوم!!! زیپتو نکش هنوز کارم تموم نشده !!!!! به جز منفجر شدن کلاس از خنده، نتیجه این کار این بود که دیگه هیچ وقت سر کلاس بلبل زبونی نکرد !!! هیچ وقت هم دیگه با اون کوله ندیدمش توی دانشگاه !!! نتیجه اخلاقی: حواستون جمع استادای جوون دانشگاه باشه !

سی ثانیه پای صحبت آقای برایان دایسون


مدیراجرائی اسبق در شرکت کوکاکولا
هیچ وقت از ریسک کردن نهراسیم، چرا که به ما این فرصت  را خواهد داد تا شجاعت را یاد بگیریم.
 

فرض کنید  زندگی همچون یک بازی است .


قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید
جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها  شیشه ای هستند
. پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین ، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد ،
اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.

او در ادامه میگوید :
آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده ، سلامتی ، دوستان و روح  خودتان
و توپ لاستیکی همان کارتان است.

جملات بزرگان

ابن سینا
من در میان موجودات از گاو خیلی می‌ترسم.
زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد!
 
نارسیس
لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود،
می‌تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود، شکست دهد.

جورج برنارد شاو
مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت،
خیلی کثیف می‌‌شوی و مهم‌تر آنکه خوک از این کار لذت می‌برد.

مونتسکیو
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد
ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد
و این مشکل است
زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند.

انیشتین
دنیا جای خطرناکی برای زندگی است.
نه به خاطر مردمان شرور،
بلکه به خاطرکسانی که شرارتها را می بینند و کاری درمورد آن انجام نمی دهند.


نلسون ماندلا
بگذار عشق خاصیت تو باشد
نه رابطه خاص تو با کسی......
 یادمان باشد بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را
مثل : بابا، مامان، پدربزرگ....


آلبرت انیشتین
مرد به این امید با زن ازدواج میکند که زن هیچگاه تغییر نکند ،
زن به این امید با مرد ازدواج میکند که روزی مرد تغییر کند
و همواره هر دو ناامید میشوند.
 
چارلز استیون هامبی
خود فریبی به این صورت بیان شده است که
انگار روی وزنه‌ای ایستاده‌اید تا خود را وزن کنید،
در حالی که شکم‌تان را تو داده‌اید.


الیزابت استون
بچه‌دار شدن تصمیم خطیری‌ست.
با این تصمیم می‌گذارید که قلب‌تان تا ابد جایی در بیرون و دوروبر تن‌تان به سر برد.


جی.‌ام. بری
می‌شود از امشب قانون تازه‌ای در زندگی بنا بگذاریم؟
همواره بکوشیم قدری بیش‌تر از نیاز، مهربان‌ باشیم.


الکس تان
شاید چشم‌های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک‌های‌مان شسته شوند،
تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف‌تری ببینیم.


انتوان چخوف
دانشگاه تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند.


آلبر کامو
بهتر است که در این دنیا فکر کنم خدا هست
و وقتی به دنیای دیگر رفتم بدانم که نیست .
و این بسیار بهتر از این است که در این دنیا فکر کنم خدا نیست
و در آن دنیا بفهمم که هست .
 
پروفسور حسابی
جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند،
خانه‌اش خراب می‌شود
و هر کسی بخواهد خانه‌اش آباد باشد
باید در تخریب مملکتش بکوش.
 
ویل دورانت
هر شکلی از حکومت محکوم به نابودی با
افراط در همان اصولی است که بر آن بنا نهاده شده است، می باشد.
 
ارد بزرگ
هیچگاه امید کسی را ناامید نکن ،
شاید امید تنها دارایی او باشد .
 
 
افلاطون
من هیچ راه مطمئنی به سوی خوشبختی نمی شناسم.
اما راهی را می شناسم که به ناکامی منجر می شود،
گرایش به خشنود ساختن همگان

خودم????
وقتی داری بالا میری مهربان باش و فروتن،
چون وقتی که داری سقوط میکنی از کنار همین آدمها رد میشی!!!

از دفتر خاطرات یک دیکتاتور

مردم دو دسته‌اند، یا گول می‌خورند یا گلوله...
روان‌نژندها توی آسمان، قصرها می‌سازند.
روان‌پریش‌ها توی آن‌ها زندگی می‌کنند.
روان‌پزشک‌ها می‌روند اجاره‌ها را می‌گیرند.


جملۀ «نگران نباش، درست‌اش می‌کنیم.»، از مقدس‌ترین عباراتِ دنیاست.
فکر می‌کنم کسانی که روزی این جمله را از کسی می‌شنوند،
جزء آدم‌های خوش‌شانس دنیا به حساب می‌آیند.
نگران نباش  ، درست‌اش می‌کنیم.

اقدام عجیب یک دانشگاه در برخورد با بد حجابی ! ا

 

 

مسئولین دانشگاه هرمزگان در اقدامی جدید روش عجیبی را برای برخورد با افراد بد حجاب در دانشگاه اتخاذ کرده اند. به گزارش خبرگزاری سایوک به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، مسئولین حراست دانشگاه هرمزگان برای مقابله با رواج بد حجابی در این دانشگاه، در اقدامی عجیب علاوه بر تذکر زبانی به دانشجویان بد حجاب، کارت دانشجویی افراد را گرفته و پشت شیشه اتاقک حراست ورودی دانشگاه نصب می کند تا دیگر دانشجویان این کارت ها را ببینند و درس عبرت بگیرند! قرار گرفتن کارت دانشجویی در بر روی شیشه اتاقک به گونه ای است که تمام مشخصات شخصی این دانشجویان در مقابل دیدگان تمام دانشجویان قرار می گیرد. نکته قابل توجه آنکه نه تنها این اقدام تاثیر مثبتی بر نحوه پوشش دانشجویان نداشته است بلکه با بوجود آوردن وجهه ی بسیار بد در موضوع مقابله با بی حجابی موجبات سوئ استفاده ی برخی افراد سودجو را فراهم کرده است. این اقدان عجیب و نسنجیده مسئولین حراست این دانشگاه نه تنها به رعایت شئونات کمکی کرده بلکه حواشی مختلفی را هم با خود به دنبال داشته است که می توان از سوء استفاده ی برخی افراد سودجو نسبت به مشخصات نمایان شده ی دانشجویان به عنوان یکی از نمونه های این تبعات منفی نام برد

من از مرگ نمی‌ترسم

 من از مرگ نمی‌ترسم، من از چیزهایی می‌ترسم که در کامپیوترم پیدا خواهند کرد

 

انشای یک کودک نابغه

موضوع انشا: می خواهید در آینده چه کاره شوید؟


ما دلمان می خواست در آینده دکتر شویم و متخصص بدن انسان بشویم و همه ی مریض هارا درمان کنیم. ما تا حالا شکم چند تا قورباغه را هم عمل کرده ایم و اصلن از

خون نمی ترسیم اما برادرمان یک روز به ما گفت: «چون تو خوش خط هستی، پس نمی

توانی دکتر خوبی شوی.» و بعد هم گفت: «اگر دکتر شوی، ممکن است هنگام تشخیص علت مرگ یک نفر که در بازداشتگاه فوت کرده، خودت هم ناگهان خودکشی شوی.» ما منظور برادرمان را نفهمیدیم اما توی فیلم ها هم دیدیم که خیلی از دکترها ساختمان می ساختند. بنابراین ما تصمیم گرفتیم که مهندس شویم تا ساختمان ها را محکم تربسازیم و بعد پول دار شویم، اما برادر بزرگ ترمان که خودش چند سال پیش مهندس شده، هنوز پولدار نشده است. او به ما گفت که این روزها هر پاره آجر را هم که

بلند کنی یک مهندس از زیرش می پرد بیرون و بعد درخت ازگیل توی حیاط را نشان مان

داد و گفت: «همین درخت را اگر الان تکان دهی دست کم بیست سی تا مهندس ازش پایین می ریزد.» برادر ما معتقد است هرکس که توی کوچه و خیابان به چشم می خورد مهندس است، مگر آن که خلافش ثابت شود. برای همین است که همه همدیگر را مهندس صدا می زنند. ما این ها را نمی دانیم، اما خلبان شدن را هم خیلی دوست داریم و هنگامی که برادران رایت موفق شدند پرواز کنند، ما در پوست خود نمی گنجیدیم اما الان،هربار که اخبار را گوش می کنیم یک هواپیما سقوط می کند و همیشه هم مقصر اصلی خلبان است و ما نمی دانیم چرا تقریبن خیلی از خلبان ها اسم شان توپولوف است. ماهمچنین خیلی دوست داشتیم که دانشجو شویم اما برادرمان که قبلن دانشجو بود به ما گفت که دانشجوها نمی توانند حرف شان را به مسئولان بفهمانند و زمانی که موفق به فهماندن آن می شوند، بلافاصله کتک می خورند و بعد به زندان می افتند. بنابراین ما چون به فوتبال علاقه مند هستیم و دوست داریم یک روز به برنامه ی نود برویم و در آن جا بین صفر تا یک میلیون، چندتا عدد را انتخاب کنیم، تصیمیم گرفتیم داور

فوتبال شویم. زیرا داورها با سوت همه کار می کنند و خیلی کیف می کنند. اما چندوقت پیش در استادیوم دیدیم که تماشاچی ها با داور و شیر سماور جمله می ساختند وبلند بلند فریاد می زدند و داور قرمز می شد. بعد تماشاچی ها با داور و توپ وتانک و فشفشه جمله می ساختند و داور خیلی عصبانی می شد. بدین ترتیب ما دل مان تقریبن خیلی برای داور سوخت. ما هم چنین خیلی دوست داریم که نویسنده شویم و آدم معروفی بشویم اما برادرمان می گوید: «دراین مملکت اگر شکار لک لک شغل شد،

نویسندگی هم شغل می شود.» ما منظور برادرمان را اصلن نفهمیدیم. او می گوید که

یک نویسنده برای این که معروف شود، یا باید بمیرد یا به زندان بیفتد. ما دیگرخیلی خسته شدیم و نمی دانستیم که چه کاره شویم، در نتیجه از برادرمان پرسیدیم:«پس من چه کاره بشوم؟» برادرمان گفت: «نمی دانم، اما سعی کن کاری را انتخاب کنی که همیشه تک باشی و معروف شوی و هیچ وقت در هیچ موردی مقصر اصلی نباشی و کسی هم جگر نکند بگوید که بالای چشمت ابروست و بلند بلند با اسمت جمله بسازد.»

و ما تصمیم گرفتیم که رییس جمهور شویم.

این بود انشای من

ازهمه جا (۱۵)

تا وقتی مجردی هرکی بهت میرسه میگه تو که همه چی داری چرا ازدواج نمیکنی؟ وقتی ازدواج کردی هرکی بهت میرسه میپرسه تو که همه چی داشتی واسه چی ازدواج کردی؟ 

 

 ******** 

محمد رضا گلزار با دستمزد یک میلیارد تومانی به قهوه تلخ می‌آید 

پارس توریسم: محمدرضا گلزار قراردادی میلیاردی با دفتر تولید سریال «قهوه تلخ» (برادران آقاگلیان) امضا کرده و قرار است امسال در دو فیلم سینمایی این تهیه کننده و چند قسمت از مجموعه ویدیویی مذکور بازی کند. گویا او در قسمت‌های پایانی این سریال که اواخر تابستان یا پاییز امسال ضبط خواهد شد، مقابل دوربین می‌رود. همانطور که در برنامه 7 نیز عنوان شد گلزار اسپانسر با رقمی در حدود 3میلیارد را جذب دفتر تهیه کننده قهوه تلخ کرده است. 

 

*********************** 

 

به زمانی رسیدیم که دیگر بنی آدم ابزار یکدیگرند.... ا 

 

********************** 

 

این روزها کسی به خودش زحمت نمی دهد یک نفر را کشف کند, زیبایی هایش را بیرون بکشد …تلخی هایش را صبر کند… آدم های امروز، دوستی های کنسروی می خواهند؛ یک کنسرو که فقط درش را باز کنند بعد یک نفر شیرین و مهربان از تویش بپرد بیرون و هی لبخند بزند و بگوید حق با توست 

 

 ******************** 

امروز پشت یه ماشین یه کاغذ چسبونده بود
: به این مضمون 

 

 

مدل ۶۵ 


فوری فروشی 


زیر قیمت 

 

 

خواستم برم سرمو بزارم رو شونه ماشینه با هم گریه کنیم
همه چیمون عین هم دیگه بود 

  

****** 

وقتی عصبانی هستید مواظب حرف زدنتان باشید
عصبانیت شما فروکش خواهد کرد
ولی حرفهایتان یک جایی باقی می مانند
برای همیشه…
ا

آیا میدانید که انسانهای اولیه چطور زن میگرفتند ؟

اینجوری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



دیدین چقدر راحت تر از الان بود ؟؟؟؟

رازهای موفقیت در ایران

 

1. درس نخوانید. هیچکس از درس خواندن به جایی نرسیده به جز علی دایی

 

2. از کودکی معاملات زمین و مسکن را جدی بگیرید، همه که قرار نیست از دزدی به جایی برسند

 

3. یک پدر پولدار برای خود دست و پا کنید. از همان روز اول در بیمارستان با تطمیع پرستار و یک جابجا کردن ساده ی دستبندهایتان یک عمر آسوده باشید، بگذارید برای یک بار هم که شده یک بچه مایه دار دنبال معنویت بدود

 

4. اگر پدرِ پولدار نشد لااقل یک زن یا شوهر مایه دار برای خود دست و پا کنید. یادتان باشد فیلم های هندی و آبگوشتی را برای شما ساخته اند و هنوز که هنوز است فلاسفه بر سر مفهوم عشق و زیبایی با هم دست به یقه اند اما بر سر مفهوم پول کسی شک ندارد

 

5. حتی اگر خال زشتی هم روی صورتتان دارید با «محمد رضا شریفی نیا» طرح دوستی بریزید. هر ماه، پنج فیلم از شما اکران می شود و یک شبه از الافِ محله «قازقُل آباد» تبدیل به سوپراستار دست نیافتنی می شوید

 

۶. اگر حتی توی بیابان های جاده ی قم یا در اعماق کویر نمک یک تکه زمین دارید دیگر لازم نیست کاری بکنید ، ثروت و موفقیت در چنگال شماست

 

۷. لازم نیست پدربزرگ خیلی پولداری برای خود تهیه کنید. کافیست فقط یک خانه ی کلنگی حوالی شاسکول آباد داشته باشد، بسِ تان است. اول پدربزرگ مهربان را به خانه ی آخرت راهنمایی کنید. سپس خانه را بکوبید و با چند فرغون بتُن، پی ریزی کنید و چند تا ستون لاغرتر از گردن مرتاض های هندو را هم عَلَم کنید و تیغه بزنید و آن را متری (قیمت پایه) یک میلیون و سیصد معامله کنید. همیشه به خاطر داشته باشید در زلزله تهران خشک و تر با هم می سوزند و هرچه بسازید« کُن فیَکون » خواهد شد پس خرج بیخود نکنید

 

۸. تولیدی «خنزر پنزر» بزنید. مثلا زیر کفش بسازید نه خود کفش. کفش را چینی ها می سازند

 

۹. در یک شرکت دولتی استخدام شوید. از هرکس به دستتان رسید پله ای بسازید و پله پله بالا، بالاتر و به ملاقات خدا بروید به آنجا که رسیدید یادتان نرود روی ماه خدا را ببوسید. در ضمن به یاد داشته باشید کسی که نخواهد بالا برود غیرمستقیم قبول کرده نردبان این و آن باشد

 

۱۰. در مسابقات فوتبال سالنی جام رمضان شرکت کنید و هرچیز و هرکس را که دیدید «دریبل» بزنید. توجه داشته باشید که برای کار تیمی به کسی پول نمی دهند. برای مطالعه بیشتر در این خصوص فیلمهای علی کریمی را ببینید

 

۱۱. اگر هیچ هوش و استعدادی ندارید لااقل کُشتی بگیرید. برای فتیله پیچ کردن یا اجرای «سَگَک دوبل» که نباید استعداد خدادادی داشت، «خر زور بودن» کفایت می کند. یکی دو سال کشتی بگیرید بعد کاندیدای شورای شهر بشوید

 

12. در خیابان استاد نجات اللهی، مغازه ی فروش کارت تبریک های ژیگولی و عروسک پشمالو بزنید. از فروش قبل از روز «‌وَلِنتاین» به نان و نوایی می رسید

 

13. آرم طرح ترافیک دولتی جعل کنید و دانه ای پانصد تومان آزاد بفروشید. وقتی هم گند قضیه درآمد راست راست برای خودتان در اداره راه بروید و به چشم همکارانتان زُل بزنید، آنقدر زل بزنید که آنها به خودشان شک کرده و در پایان وقت اداری خود را به اولین پاسگاه کلانتری معرفی نمایند

 

همه چی با یه بوس شروع میشه

 

 

.  

 

 هی وای من !!!!!!!!! 

 

بی حیا

دخترها شب اول عروسی به چی فکر می کنن؟

 1٪ به شوهر... 

 2 ٪ به بچه..

 3٪ به دوستای قدیم...  

94٪ به این که چه جوری وانمود کنن اولین بارشونه

احکام شرعی چت کردن

 
احکام شرعی در چت.اینترنت و اونترنت را رعایت کنید تا دچار گناه نشوید:

مردی و زنی به قصد چت خصوصی وارد مسنجر شوند، واجب است که قبل از شروع چت، صیغه حلالیت مجازی بین آن دو جاری شود. این صیغه به صورت لوگو در دسترس همه افراد قرار می گیرد تا با کلیک به روی آن به صورت خودکار جاری گردد. کلیک کردن هر دو نفر مستحب است.

بدیهی است که این صیغه، تنها تا باز بودن پنجره چت اعتبار دارد و با بسته شدن پنجره، چه سهوا و چه عمدا، صیغه خود به خود فسخ می گردد. این نوع صیغه فقط مختص زنان بیوه می باشد.

زنان بیوه مجاز به باز کردن همزمان دو پنجره چت یا بیشتر از آن نیستند. دختران و زنان متاهل فقط می توانند از صیغه مجازی محرمیت استفاده کنند و حق استفاده از صیغه مجازی حلالیت را ندارند (چت در حد سلام و احوالپرسی و با درصد اروتیک کمتر.)


صیغه مجازی محرمیت، همچون صیغه مجازی حلالیت، به صورت لوگو در محل مناسب قرار خواهد گرفت. تمام احکام جاری شدن و فسخ این دو نوع صیغه یکسان می باشد.

مردان متاهل حق باز کردن بیش از چهار و مردان مجرد پنج پنجره توامان چت را ندارند. فرستادن هر نوع ایکون بعد از جاری شدن صیغه حلال می باشد. چنانچه ایکونی قبل از جاری شدن صیغه ارسال گردد، این ایکون حرام زاده بوده و احکام ایکون های حرمزاده در مورد آن مصداق دارد.

اگر به هر علت غیر ارادی، مثل وقوع زلزله، تسک کردن ناگهانی سیستم، قطع شدن کانکشن یکی از دو طرف و قس الی الهذا، ایکونی قبل از جاری شدن صیغه ارسال گردد، احکام ایکون های حرامزاده مشبهه بر آن صادق است.

بستن پنجره چت به اختیار مردان می باشد. چنانچه زنی قبل از مرد اقدام به بستن آن بکند، واجب است تا 4 روز عده پنچره بسته شده را به جا بیاورد. قبل از پایان عده، حق چت با هیچ ذکور دیگری را ندارد.

چنانچه زن متاهلی با یا بدون جاری شدن صیغه مجازی حلالیت اقدام به چت با مردی بکند، این چت به منزله زنای محصنه مجازی بوده و حد سنگسار مجازی بر او لازم می گردد.

اگر مردی اقدام به چت با زنی متاهل بنماید، با علم به متاهل بودن زن، حتی در صورت جاری شدن صیغه مجازی حلالیت حد تعزیری شلاق اینترنتی بر او لازم می گردد.

زنان و مردان مشمول صیغه مجازی حلالیت، درصورت چت کردن بدون جاری نمودن صیغه، در بار اول و دوم و سوم به حد تعزیری شلاق اینترنتی محکوم شده و درصورت تکرار در بار چهارم مصداق مفسد (ه) فی النت بوده و اجرای حکم اعدام اینترنتی بر آنان لازم است
 
 

از همه جا (۱۴)

 

ازم میپرسه مختار رو نگاه میکنی؟! میگم نه بخدا تا حالا یه قسمتش هم ندیدیم؛ میگه متاسفم برات! از اول هم میدونستم اهل نماز و خدا و قرآن نیستی !!!! ا 

 

 ********************** 

دو روزه با دختره رفیق شدم، ازم میپرسه فامیلیت چیه؟ میگم میخوای چی کار؟ میگه میخوام ببینم به اسم بچه‌هامون که انتخاب کردم میاد یا نه !!! ا 

 

********************** 

 

 آدمها را از قدمت دوستانشان بشناس نه از تعداد دوستانشان 

 

******** 

ببخشید شما فاقد محارم هستین ؟ 

 

 

نداشتن پول درمان و رها کردن بیمار در خیابان

   

مشرق نیوز: یک بیمارستان دو فرد بیمار را بدلیل نداشتن پول درمان سوار بر خودروی خود روی آمبولانس و آنها را در خیابان رها میکند . چند روز پیش اهالی یک منطقه با اطلاع دادن به کلانتری محل از 2 بیماری خبر دادند که کنار اتوبان خلیج فارس بعد از پل شهید کاظمی و در زمین های کشاورزی آن حوالی رها شده اند .
پی گیری از افراد حاضر در محل مشخص کرد که یک دستگاه آمبولانس مزدا خاکی رنگ با سه سر نشین 2 بیمار را با وضعیت کاملا نامناسب در کنار جاده رها کرده اند . این دو بیمار که یکی از آنها داری شکستگی پا و عفونت و دیگری دارای سوختگی بوده اند در بیمارستان بستری بودند که به علت نداشتن پول کافی برای ادامه درمان به این مکان منتقل شده اند 

 

 

 

 اینم از مسلمانی  یاد بگیرید

حالم بد است

حالم بد است... ا حالم بد است ... حالم بد است  

ای مردم ....، حالم بد است... حالم بد است..  

از رفتارهایتان حالم بد است 

 ، از طرز رانندگیتان ،  

از صفهای صد شاخه تان ، 

 از هجوم تاتارگونه تان به جعبه خرما یا شیرینی خیرات شده ،  

از برخورد و نگرش تان نسبت به جنس مخالف ،  

از داشتن غیرتهای بی مورد راجع به خواهر و مادرتان و بی غیرتی محض راجع به عزیزان دیگران ، 

 از تحلیلهای سیاسی و اقتصادیتان در تاکسی ،  

از رد و بدل کردن بلوتوث های غیر اخلاقی ، 

 از زیر پا گذاشتن حریم خصوصی دیگران ، 

 از آشغال ریختنتان در خیابان ، از قابلیتتان برای تبدیل صحنه تصادف به محل قتل ، 

 از بی تفاوتیتان نسبت به خونهای ریخته شده بر کف خیابان ،  

از عملهای زیبائی ، از یکی نبودن حرف و عملتان ، 

 از تعارفهای بی موردتان ، از غیبت کردنهای کثیرتان ، از تغییر نظرهای یک ساعته تان ، از بی تفاوتیتان نسبت به کودکان کار ، 

 از جو حاکم بر ورزشگاه هایتان ، از مرگ بر گفتنها و درود فرستادنهای بی پشتوانه تان ، از عشقهای یک شبه تان ، از انتخاب دوست پسرتان بر مبنای نوع خودرواش ،  

از چاپیدن یکدیگرتان ، از قسم ها و دروغهای بی حد و حصرتان ، از بی مطالعه بودنتان ، از تن دادن و دل ندادنتان ، 

 از ذوب شدنتان در فرهنگ غرب و فراموش کردن زبان مادریتان ،  

از رفتارهایتان در پاتایای تایلند و آنتالیای ترکیه ، از عدم رعایت نظافت شخصیتان ، 

 از مدرک گرا بودنتان ، از کلاس گذاشتنهای بی موردتان ، از جوکهای قومیتیتان ، 

 از نژاد پرستیتان ، از خواب دو هزار و پانصد ساله تان ، 

 از ادعاهای گزافتان راجع به مشاهیر ایران و ندانستن تاریخ تولدشان ، 

 از مصرف گرا بو دنتان ، از قسطی خریدن بنز برای فخر فروشی ، 

 از رقصیدنتان در مهمانی با روسری ، 

 از خوردن مشروب بعد از اقامه نماز و.... ...از کجا بگویم ...از چه بگویم... که حالم بد است ، خیلی هم بد است

از همه جا ( ۱۳ )

 

خانومه ناراحت توی تاکسی: به فاصله چند روز هم شوهرم بهم خیانت کرد هم دوست پسرم 

 

 

! آخی  

************************* 

 

قدیما یه نفر کار می‌کرد به همه اعضای خانواده می‌رسید، الان همه اعضای خانواده کار می‌کنند به هیچکس هم نمی‌رسه 

 

****************** 

  

یه پسر ایرانی چند تا دوست دخترم داشته باشه، رو همشون غیرت داره، به همشونم خیانت میکنه 

 

******************** 

 

صبح زود سوار مترو شدم . فقط بوی دهن نشسته میومد. شب از همون مسیر برگشتم فقط بوی عرق میومد. به این نتیجه رسیدم که مترو تو هر ساعتی یه بوی خاصی داره

 

البته ظهرها بعد از ساعت 2 هم یک بوی دیگه میده 

 

 ****** 

یادمان باشد  

خوشبختی به سراغ کسی می آید که فرصت فکر کردن به بدبختی را ندارد  

 پس حالا که اینجوریه بفرمایید صبحونه  (‌به قول طغرل)‌


 

نتیجه حسادت به گربه (داستان طنز!)

مردی از این که زنش به گربه خانه بیشتر از او توجه می کرد ناراحت بود، یک روز گربه را برد و چند تا خیابان آن طرف تر ول کرد.


نتیجه حسادت به گربه (داستان طنز!)


ولی تا به خانه رسید، دید گربه زود تر از اون برگشته خونه، این کار چندین دفعه تکرار شد و مرد حسابی کلافه شده بود. بالاخره یک روز گربه را با ماشین گرداند، از چندین پل و رودخانه پارک و غیره گذشت و بالاخره گربه را در منطقه ای پرت و دور افتاده ول کرد. آن شب مرد به خانه برنگشت... آخر شب زنگ زد و به زنش گفت: اون گربه کره خر خونه هست؟
زنش گفت: آره.
مرد گفت: گوشی رو بده بهش، من گم شدم!

مهمان نوازی به سبک اصفهانی

میهمان نوازی به سبک شهرداری اصفهان!!!!! 

خبرگزاری انتخاب (Entekhab.ir) :

آخرین نیوز نوشت: در ایام نوروز فرمانداری ها و شهرداری های شهرهای کوچک و بزرگ در ایران انواع اقدامات و تبلیغات را بکار می گیرند تا تعطیلات به مهمانان و بازدیدکنندگان خوش گذشته و بواسطه حضور بیشتر مهمانان شهرشان رونق اقتصادی نیز پیدا کند.