اینست صدای خرد شدن یک مرد
اینست صدای شکستن یک دل
اینست نجوای عاشق بی قرار
اینست احساس جاذبه و فرار
.
.
.
در کوچه باغ تنهایی دلم صدای خش خش برگ های امید از زیر پایت به گوش می رسد .
هر گام که بر میداری در تاریکی تفکر اتم غرق می شوم.
دل به امید بسته ام و انتظار رخ یار دارم.
غافل که یار روی زمن برداشته و گام در راه انهدام احساس بر می دارد.
نیمه شعبان عاقبت از راه خواهد رسید و انتظار روئیت قرص ماه به پایان خواهد آمد .
آن شب شب وصال است و عشق و آنکه هلال رویش پنهان بود چون قرصی بر آسمان دلم خواهد درخشید. و مرا از لذت دیدار رویش سیراب خواهد کرد.
عهدی که دارد را به یاد خواهد آورد و بهاری را که بدستش سپردم چون تابستانی همیشه سبز
به من هدیه خواهد نمود .
بر دفتر خاطرات سبزی که تحفه ای برایش بود یادگاری خواهم نوشت و به دست باد خواهم سپرد تا به سرزمینی برود که آفتابش هیچ گاه غروب نخواهد کرد.
خیلی قشنگ بووود
ممنون...
ممنون از شما که لطف دارین
برام دعا کنین