چقدر سخته اولین روز و روزهایی که آدم میخواد عزتش را نادیده بگیرد
این مرد رو که دیدیم انگار کسی قلبم رو تو دستش گرفت و با تمام قدرت فشار داد. هرکسی اگر این مرد رو میدید از دستها و لباسهای تمیز و لوازم واکس اندک و تازهش متوجه میشد که این مرد واکسی نیست و شاید روز اولیه که این کار رو داره تجربه میکنه. مردم که رد میشدن خیلی آروم میگفت «واکسیه». از اون حرفهایی که آدم وقتی میگه نمیخواد کسی بشنوه… / روزگار غریبیست