سه نکته از دکتر علی شریعتی
(1)
اینجا آسمان ابریست، آنجا را نمیدانم...
اینجا شده پائیز، آنجا را نمیدانم...
اینجا فقط رنگ است ، آنجا را نمیدانم...
اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمیدانم.
دکتر شریعتی
(2)
وقتی که بچه بودم هر شب دعا میکردم که خدا یک دوچرخه به من بدهد. بعد فهمیدم که اینطوری فایده ندارد. پس یک دوچرخه دزدیدم و دعا کردم که خدا مرا ببخشد.
دکتر شریعتی
(3)
هی با خود فکر می کنم ، چگونه است که ما ،
در این سر دنیا ، عرق می ریزیم و وضع مان این است.
و آنها ، در آن سر دنیا ، عرق می خورند و وضع شان آن است!
... نمی دانم، مشکل در نوع عرق است،
یا در نوع ریختن و خوردن.
دکتر شریعتی
سلام.
چه خوب که اونجا آسمون ابریه. اینجا که صاف و تیره ست از دود.
مجبور شدم براش نامه بنویسم تا شاید یه کم بغض کنه و بباره تا نفس ما تر و تازه بشه.
اگه اومدید به کلوب هواداران آسمان بارانینسب بپیوندید. شاید دلش برامون سوخت...
موفق باشید. در پناه خدا.