از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

تو هم با من نمی مانی

تو هم با من نمی مانی

برو بگذار برگردم

دلم می خواست می شد با نگاهت قهر می کردم

برایت می نویسم : آسمان ابریست ، دلتنگم

و من چندیست دارم با خودم ، با عشق می جنگم

اگر می شد برایت می نوشتم روزهایم را

و سهم چشم هایم را ، سکوتم را ، صدایم را

اگر می شد برای دیدنت دل دل نمی کردم

اگر می شد که افسار دلم را ول نمی کردم

دلم را می نشانم پای یک دلتنگی ساده

کنار اتفاقی که شبی ناخوانده افتاده

همیشه بت پرستم ، بت پرستی سخت وابسته

خدایش را رها کرده به چشمان تو دل بسته

تو هم حرفی بزن ، چیزی بگو ، هر چند تکراری

تو هم حرفی بزن ، چیزی بگو ، هر چند تکراری

بگو آیا هنوزم مثل سابق دوستم داری

خودم می دانم از چشمانت افتادم ولی اینبار

بیا و خرده هایم را از زیر دست و پا بردار

تو هم با من نمی مانی ، برو بگذار برگردم

نظرات 1 + ارسال نظر
لادن چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 http://ladannotes.blogfa.com

زیبا بود محراب جان
کلا زیبا نگاه می کنی

مرسی عزیز
لطف داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد